طلاق زوجه به دلیل ترک انفاق

نکات مهم در خصوص طلاق به دلیل نپرداختن نفقه

جرم ترک انفاق نفقه چیست؟

به نقل از وکیل خوب در تهران در جرم ترک انفاق و به اصطلاح عدم پرداخت نفقه، برای مجازات شمردن زوج بایستی یک سری شرایط وجود داشته باشد ازجمله اینکه شوهر با وجود سطح مالی خوب از پرداخت نفقه جلوگیری کند ولو اینکه زوجه از شوهر خود تمکین هم نموده باشد اما باز هم در مواردی مشاهده می‌کنیم که مرد از پرداخت نفقه خودداری مینماید در این صورت قانون مرد را به حبس از سه ماه تا پنج ماه محکوم می نماید . پس اگر مرد ثابت کند که همسرش از او تمکین نکرده باشد مجازات و پرداخت نفقه منتفی خواهد شد ولی اگر اثبات شود که زن تمکین نموده و این مرد است که با وجود شرایط مالی خوب از دادن نفقه امتناع می‌کند، حکم جلب برای مرد به دلیل پرداخت نکردن نفقه صادر خواهد شد.

طلاق زوجه به دلیل ترک انفاق

پس از جمله شرایط تحقق جرم ترک انفاق دو مورد است:

  1. استطاعت مالی( یعنی مرد وزن و توانایی مالی خوبی دارد ولی فقیه زمان پرداخت نمی‌کند که در آنجا مرتکب جرم ترک انفاق می‌گردد) ۲.  تمکین زوجه به طور عام و خاص (معنی زوجه به طور عام و خاص مساحت خود پیروی و تمکین کرده باشد.)

این مطلب را حتما بخوانید:

دادگاه صالح طلاق به دلیل عدم پرداخت نفقه

مطابق با ماده ۴ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱ صلاحیت رسیدگی به نفقه زوجه در اختیار دادگاه خانواده میباشد. بنابراین کلیه دعاوی حقوقی مربوط به نفقه زن و پرداخت نکردن آن را دادگاه خانواده مورد بررسی قرار خواهد داد. لذا اگر دادخواست مطالبه نفقه در دادگاهی غیر از دادگاه خانواده مطرح شود آن دادگاه با صدور قرار امتناع از رسیدگی پرونده را به دادگاه خانواده ارجاع می‌دهد. زیرا صلاحیت رسیدگی به طلاق به خاطر عدم پرداخت نفقه دادگاه خانواده است.

این مطلب را حتما بخوانید:

حکم جلب سیار به دلیل عدم پرداخت نفقه چیست؟

قرار جلب یا حکم جلب در صورتی که نفقه زن پرداخت نشود توسط مرجع قضایی صادر خواهد شد. به عبارتی قانونگذار برای همسری که از پرداخت حقوق مالی زن خود از جمله نفقه سرباز می‌زند تدابیری در نظر گرفته که به واسطه آن مرد را مردم پرداخت دین و حقوق مالی زوجه می نماید. حکم جلب سیار به این صورت است که اگر زن با عدم پرداخت نفقه خود از سوی مرد مواجه شود میتواند تقاضای جلب همسرخود را بنماید. به این شکل که با مراجعه به کلانتری شهر و محل خود تقاضای جلب برای شوهر خود را میکند. این حالت را جلب سیار برای عدم پرداخت نفقه می گویند. با توجه به ماده ۱۱۲۹ قانون مدنی نه تنها پرداخت نکردن نفقه از موجبات طلاق است بلکه عجز و ناتوانی شوهر در پرداخت نفقه هم به استناد این ماده از دلایل طلاق محسوب می گردد. اما در نهایت دعاوی عدم تمکین و عدم پرداخت نفقه و ارتباط آنها با هم و به دنبال آن تمامی مسائل و عناوینی که همراه با آن باشد در منشا قانون و قانونگذار از مسائلی پیچیده و با ابهام برای بسیاری از قضات وکلا و حقوقدانان است که مشکلات و ریشه آن هم در قوانین کهنه و در نظریه فقهای با قدمت هزار ساله دارد.

نمونه دادخواست طلاق به علت عدم پرداخت نفقه

ریاست محترم دادگاه خانواده ؛ با سلام احتراماً به استحضار می رساند : اینجانب به موجب عقدنامه شماره …………..… مورخ ………………… دفترخانه شماره … شهرستان ……………… با خوانده عقد ازدواج دائم منعقد کرده ام که حاصل این ازدواج در مدت ………………. فرزند پسر/ دختر / بدون فرزند می باشد. خوانده به مدت بیش از شش ماه از تاریخ ……… از پرداخت نفقه خودداری می کنند و به موجب دادنامه شماره ………….…. مورخ ……………… نیز به عدم پرداخت نفقه محکوم شده اند که تاکنون هیچ اقدامی در جهت پرداخت انجام نداده اند . لذا با تقدیم این دادخواست و به استناد ماده ۱۱۱۹ و تبصره ماده ۱۱۳۳ قانون مدنی صدور حکم مبنی بر اجرای صیغه طلاق به انضمام کلیه خسارات و هزینه دادرسی در حق اینجانب را استدعا دارم

رأی خلاصه جریان پرونده

خانم ر.ص. با وکالت خانم ف.ه. دادخواستی به طرفیت آقای ج.ب. به خواسته صدور گواهی عدم امکان سازش با توجه به عدم پرداخت نفقه، سوء معاشرت زوج تقدیم دادگاه خانواده تهران نموده است وکیل خواهان در شرح دادخواست توضیح داده موکل به موجب عقدنامه شماره ۸۴۹۴ مورخ ۳/۹/۸۵ در دفترخانه… لاهیجان به عقد دائم زوج درآمده و دارای یک فرزند مشترک بنام الف. متولد ۲۳/۹/۸۷ می‌باشد نظر به سوء معاشرت خوانده و عدم حصول توافق اخلاقی و همچنین عدم پرداخت نفقه زندگی برای موکل سخت و غیرقابل تحمل شده است در ضمن زوج اعتیاد و در تمام مدت زندگی موکل مواجه با عسر و حرج شده لذا تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش را دارم رسیدگی به شعبه ۳۷۵ محول گردیده است دادگاه ضمن تعیین وقت رسیدگی طرفین را دعوت و در جلسه مورخ ۱/۱۲/۸۹ وکیل خواهان بر مفاد دادخواست تأکید کرده است و افزوده است موکل به لحاظ عدم پرداخت نفقه و اعتیاد زوج و سوء رفتارش در عسر و حرج است و در اثر ضرب وجرح زوجه شکایت کرده و نظریه پزشکی مورخ ۱۰/۱۰/۸۸ نیز ضمیمه است زوج در جلسه یادشده حاضر نمی شود و لایحه ای نیز ارسال نداشته دادگاه قرار ارجاع امر به داوری را صادر نموده است اخطاریه خوانده اعاده گردیده و در نهایت با تقاضای وکیل خواهان دادگاه برای زوجین داور تعیین می نماید و داوران نظریه مشترک خود را اعلام داشته اند که با توجه به عدم صلح و سازش ادامه زندگی مشترک زوجین مقدور نمی‌باشد زوجه ۳۱۳ عدد سکه مهریه دارد که ۱۳ عدد آن را در قبال طلاق به زوج بذل می کند و الباقی بر ذمه زوج می‌باشد حضانت فرزند مشترک به عهده زوجه باشد ملاقات فرزند طبق توافق زوجین است و زوج نفقه فرزند را پرداخت نماید زوجه اقرار دارد که باردار نمی‌باشد دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح دادنامه ۲۲۸- ۱۳/۲/۹۰ با عنایت به محتویات پرونده صرف نظر از عدم تأثیر مساعی و اهتمام دادگاه و داوران جهت اصلاح ذات البین با توجه به تحقیقات به عمل آمده از جانب خواهان و وکیل مدافع ایشان ادله اثباتی قانونی که دلالت بر عسر و حرج زوجه با تخلف خوانده از شروط ضمن عقد مورد ادعای ایشان نماید ارائه نگردیده و با عنایت به اینکه طلاق از ایقاعات بوده و در اختیار زوج است دعوی خواهان را در وضعیت حاضر غیرثابت تشخیص داده و حکم بر بطلان دعوی خواهان صادر نموده است خانم ر.ص. با وکالت خانم ف.ه. از رأی صادره تجدیدنظرخواهی نموده و خوانده را مجهول المکان اعلام کرده است رسیدگی در این مرحله محول به شعبه ۲۴ دادگاه تجدیدنظر استان تهران گردیده است تجدیدنظرخواه تجدیدنظر خوانده را مجهول المکان اعلام کرده است دادگاه وی را از طریق نشر آگهی احضار نموده و از طریق مددکار اجتماعی در مورد مجهول المکان بودن زوج و علت اختلاف تحقیق به عمل آمده است و گزارش مددکاران اجتماعی حاکی است زوج از ۹ ماه قبل زندگی مشترک را ترک نموده و زوج معتاد بوده و مسئولیت پذیری را نسبت به همسرش و فرزندش نداشته و یک نفر از مطلعین گفته است که زوج نسبت به همسرش بدرفتاری داشته است و در مورد اعتیاد زوج گفته شده که سال ها قبل تریاک مصرف می کرده و در سال های اخیر زوج شیشه و کراک می کشد طی تماس تلفنی مددکار اجتماعی با خانواده زوج در شهرستان لاهیجان مادر زوج گفته پس از بروز اختلاف با زوجه ۹ ماه است که زوج زندگی مشترک را ترک نموده زیرا منزل متعلق به زوجه بوده و زوجه از پذیرش شوهرش امتناع نموده و در این مدت زوج در لاهیجان در منزل پدرش می‌باشد دادگاه طی رأی ۱۶۴۳- ۱/۹/۹۰ با توجه به اینکه مطابق تحقیقات واحد مددکار اجتماعی اعلام گردیده که محل سکونت فعلی زوج در شهرستان لاهیجان در منزل پدری به آدرس مندرج در عقدنامه استنادی می‌باشد و از طرف دیگر دلیل زوجه در جلسه دادگاه مورخ ۳۰/۸/۹۰ به طور ضمنی سکونت زوج در شهرستان لاهیجان منزل پدری خود مورد تأیید قرار داده است لذا با توجه به مراتب مذکور و محرز بودن محل سکونت زوج دادگاه تهران صلاحیت رسیدگی به پرونده ندارد و ضمن نقض دادنامه صادره از شعبه بدوی قرار عدم صلاحیت خود را به اعتبار و شایستگی محاکم عمومی شهرستان لاهیجان صادر نموده است پرونده پس از ارسال به دادگستری شهرستان لاهیجان و وصول آن به شعبه اول دادگاه عمومی لاهیجان ارجاع می‌گردد که در مقام رسیدگی طرفین را دعوت و در جلسه مقرر ۱۱/۵/۹۱ خواهان حاضرشده ولی خوانده حاضر نشده و لایحه ای هم ارسال نداشته خواهان اظهار داشته است به موجب سند نکاحیه ۸۴۴۹- ۳/۹/۸۵ با خوانده ازدواج رسمی نمودم حاصل آن یک فرزند بنام الف. ۵/۳ ساله می‌باشد به لحاظ ترک زندگی مشترک و عدم پرداخت نفقه و اعتیاد به شیشه و سوء رفتار و رابطه نامشروع و ایراد ضرب وجرح عمدی ادامه زندگی غیرقابل تحمل بوده تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش به منظور طلاق دارم مدت ده سال در تهران زندگی می کنم منزل مسکونی متعلق به من است دو سال است که زندگی مشترک را ترک کرده در مورد نفقه حکم صادرشده و اجرائیه هم صادرشده ولی تاکنون اجرانشده در موردایراد ضرب عمدی دیگر ادامه ندادم در دادسرا بسته شد لیکن شهود دارم حاضرم معرفی کنم ۱۳ قطعه از ۳۱۳ قطعه سکه را بذل و از طرف زوج قبول می کنم در مورد مهریه حکم صادرشده در حال اجرا است در مورد جهیزیه ادعایی ندارم حامله نمی باشم حضانت فرزند مشترک را قبول می کنم ملاقات هم روزهای جمعه باشد دادگاه موضوع را به داوری ارجاع زوجه برادر خود الف.ص. را به عنوان امور معرفی دادگاه به لحاظ مجهول المکان بودن زوج و عدم حضور وی آقای ر.ش. را به عنوان داور زوج تعیین و داوران نظریه خود را در برگ جداگانه اعلام نموده اند که در این اثنا آقای م.ج. وکیل پایه یک دادگستری از طرف خوانده اعلام وکالت نموده است و طی لایحه ای اعلام کرده که ادعای خواهان کاملاً بی اساس است و موکل نفقه زوجه اش را پرداخت نموده و اسناد و مدارک آن موجود است دادنامه مطالبه نفقه ای را که خواهان مستند ادعای خود قرار داده غیابی اصدار یافته و اصلاً موکل در جریان آن نبوده چون آدرس اعلام شده توسط زوجه اشتباه بوده و هیچ گاه ابلاغ واقعی صورت نگرفته بنابراین دادنامه فوق الاشعار نمی تواند مستند قرار گیرد ادعای دیگر خواهان مبنی بر ایراد ضرب وجرح صحت ندارد گواهی پزشکی صوری اخذشده است دادگاه ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ۸۵۵- ۲۸/۱۱/۹۱ مفاداً با این استدلال که زوجه به لحاظ ترک زندگی مشترک و عدم پرداخت نفقه و اعتیاد به شیشه و سوء رفتار ادامه زندگی مشترک را غیرقابل تحمل دانسته و استشهادیه محلی و اجرائیه شماره ۰۰۰۲۰۷- ۷/۸/۹۰ شعبه ۲۰۱ دادگاه خانواده شهید مفتح تهران مبنی بر محکومیت خوانده به پرداخت نفقه که موید ادعای وی در تخلف زوج از شرط ضمن العقد موضوع بند یک قسمت ب سند ازدواج بوده است و از طرفی آقای ج. وکیل زوج ضمن ورود در دعوی دفاعاً اعلام داشته که زوج نفقه زوجه خویش را پرداخت نموده و مدارک آن موجود است ولی دلیلی دال بر پرداخت نفقه از ناحیه زوج در حق خواهان اقامه و ابراز نکرده است تخلف زوج را از شرط ضمن العقد موضوع بند یک قسمت ب سند ازدواج را محرز دانسته و به استناد مواد ۱۱۲۰ و ۱۱۳۰ و ۱۱۳۳ و تبصره الحاقی به آن و ۱۱۴۳ و ۱۱۴۴ و ۱۱۴۵ و ۱۱۴۶ قانون مدنی و ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق و تبصره ۴ و آیین نامه اجرائی آن گواهی عدم امکان سازش بین زوجین مذکور مبنی بر طلاق خلع را صادر نموده است ضمناً زوجه ۱۳ عدد سکه طلا بهار آزادی از مهریه را بذل و به وکالت از زوج قبول ما بذل کرده است و در مورد باقی مانده مهریه و نفقات معوقه حکم صادره در حال اجرا می‌باشد و حسب الاقرار زوجه حامله نمی‌باشد و جهیزیه نزد شوهر ندارد در مورد سایر حقوق مالی ناشی از زوجیت غیر از باقیمانده مهریه و نفقات معوقه ادعایی ندارد حضانت طفل مشترک بنام الف. به عهده مادر بوده و پدر حق ملاقات در هفته دوم و چهارم هرماه روز جمعه خواهد داشت سردفتر مکلف است قبل از اجرای صیغه طلاق گواهی وجود یا عدم وجود حمل را از مرکز پزشکی قانونی اخذ نماید آقای ج.ب. با وکالت آقای م.ج. نسبت به دادنامه صادره تجدیدنظرخواهی نموده است و در لایحه اعتراضیه وکیل زوج اولاً دادنامه صادره در مورد نفقه غیابی بوده و زوج نفقه همسر خود را پرداخت نموده است که پرینت حساب بانکی که آن به صورت کارت به کارت برای زوجه پول واریز نموده به پیوست تقدیم می‌گردد ثانیاً ادعای زوجه در مورد اعتیاد زوج بدون دلیل و صرفاً یک ادعا به جهت نیل به اهداف بوده و موکل اینجانب در کمال سلامت و شادابی و جوانی است و دارای شغل آبرومند بوده و با تهیه مسکن و زندگی مناسب قصد ادامه زندگی را دارد ضمناً گواهی سلامت و عدم اعتیاد زوج نیز از طرف وکیل وی ارائه گردیده است و… رسیدگی در این مرحله به شعبه هفتم دادگاه تجدیدنظر استان گیلان محول گردیده است که در این مرحله طی دادنامه ۲۷۷- ۲/۳/۹۳ با احراز تخلف زوج از شرط ضمن عقد نکاح و عسر و حرج زوجه دادنامه تجدیدنظر خواسته را عیناً تأیید کرده است که در این مرحله آقای ج.ب. با تقدیم دادخواست فرجام خواهی و با ادعای اینکه طبق صورتحساب بانک از طریق کارت به کارت نفقه همسرم را پرداخت کرده ام و گواهی عدم اعتیاد و استشهادیه مبنی بر شاغل بودن تقدیم نموده ام و… نقض دادنامه صادره را خواستار گردیده است که پس از تبادل لوایح و ارسال پرونده به دیوان عالی کشور جهت رسیدگی پرونده به این شعبه (۲۳) ارجاع گردیده است

خروج از نسخه موبایل