استرداد در دادگاه چیست؟ | معنی حقوقی و انواع آن

معنی استرداد در دادگاه: راهنمای جامع استرداد دادخواست و دعوا به همراه نکات حقوقی و نمونه لایحه
استرداد در دادگاه به معنای بازپس گرفتن اختیاری یک دادخواست یا دعوا توسط خواهان است که در مراحل مختلف دادرسی و با آثار حقوقی متفاوت صورت می گیرد. این اقدام می تواند پیش از شروع رسیدگی ماهوی به دعوا یا پس از آن و حتی در مراحل تجدیدنظر و فرجام خواهی انجام شود.
مفهوم استرداد در سیستم قضایی ایران، به ویژه در دعاوی حقوقی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. آگاهی از ابعاد و شرایط استرداد، هم برای خواهان و هم برای خوانده، می تواند در اتخاذ تصمیمات حقوقی صحیح و جلوگیری از تبعات ناخواسته مؤثر باشد. این فرآیند حقوقی امکان می دهد تا خواهان در صورت تغییر شرایط، حصول صلح و سازش، یا حتی نقص در مدارک و عدم تمایل به ادامه رسیدگی، از دعوای خود صرف نظر کند. استرداد به دو شکل اصلی «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوا» تقسیم می شود که هر یک دارای مهلت های مشخص، شرایط اجرایی متفاوت و آثار حقوقی منحصر به فردی هستند که در قانون آیین دادرسی مدنی جمهوری اسلامی ایران، به تفصیل بیان شده اند. درک دقیق این تفاوت ها و مواد قانونی مرتبط برای هر فردی که درگیر یک پرونده حقوقی است، ضروری است.
استرداد دادخواست چیست؟ (اولین مرحله انصراف از دعوا)
در نظام حقوقی، استرداد دادخواست یکی از سازوکارهای پیش بینی شده برای خواهان است تا پیش از ورود دادگاه به ماهیت دعوا و شروع رسیدگی اصلی، از طرح شکایت خود منصرف شود. این فرآیند، فرصتی را برای خواهان فراهم می آورد تا در صورت تجدیدنظر در تصمیم خود یا رفع مشکلات اولیه، پرونده را بدون صدور رأی ماهوی مختومه کند. این مرحله به دلیل عدم ورود به جنبه های ماهوی پرونده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است و آثار حقوقی متفاوتی نسبت به استرداد دعوا دارد.
تعریف دقیق استرداد دادخواست
استرداد دادخواست به معنای بازپس گرفتن یا انصراف از دادخواستی است که خواهان به دادگاه تقدیم کرده، اما هنوز به مرحله رسیدگی ماهوی نرسیده است. این اقدام پیش از ورود دادگاه به بررسی جوهر دعوا و استماع دفاعیات خوانده صورت می پذیرد. در این حالت، خواهان تصمیم می گیرد که ادامه رسیدگی به دعوای مطرح شده را پیگیری نکند، بدون اینکه ماهیت حقوقی خواسته او مورد قضاوت قرار گیرد.
مهلت استرداد دادخواست
بر اساس بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. این مهلت شامل زمان پیش از تشکیل جلسه اول دادرسی و همچنین در همان جلسه اول، مشروط بر آنکه خواهان هنوز دفاعیات ماهوی خود را مطرح نکرده باشد، می شود. به عبارت دیگر، تا زمانی که دادگاه رسماً وارد رسیدگی به موضوع اصلی دعوا نشده و خوانده نیز دفاعیات خود را آغاز نکرده است، این امکان برای خواهان وجود دارد.
آثار حقوقی استرداد دادخواست
استرداد دادخواست دارای آثار حقوقی مشخصی است:
- صدور «قرار ابطال دادخواست» توسط دادگاه: پس از درخواست استرداد دادخواست توسط خواهان در مهلت قانونی، دادگاه قرار ابطال دادخواست را صادر می کند. این قرار به معنای بی اعتبار شدن دادخواست از ابتدا است، گویی هرگز تقدیم نشده است.
- قابلیت طرح مجدد همان دعوا با تقدیم دادخواست جدید (عدم اعتبار امر مختومه): مهم ترین اثر حقوقی استرداد دادخواست این است که خواهان می تواند همان دعوا را با همان خواسته و دلایل، مجدداً در دادگاه مطرح کند. این امر به دلیل عدم رسیدگی ماهوی به دعوا، مانع از اعتبار امر مختومه نمی شود و حق طرح دعوا را برای خواهان باقی می گذارد.
ماده قانونی مرتبط: بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی
بند «الف» ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی صراحتاً بیان می دارد: خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید. این ماده، مبنای قانونی استرداد دادخواست و آثار مترتب بر آن را به وضوح مشخص می کند.
استرداد دعوا چیست؟ (انصراف پس از شروع رسیدگی)
استرداد دعوا مرحله ای متفاوت و عمیق تر از استرداد دادخواست است که پس از شروع رسیدگی به ماهیت دعوا و استماع دفاعیات طرفین رخ می دهد. این نوع استرداد، بسته به زمانی که صورت می گیرد، آثار حقوقی متنوعی را در پی دارد و خواهان باید با آگاهی کامل از این تبعات، اقدام به استرداد دعوای خود کند. برخلاف استرداد دادخواست که صرفاً به «ابطال» منتهی می شود، استرداد دعوا می تواند منجر به «رد» یا «سقوط» دعوا گردد که هر یک پیامدهای متفاوتی برای حق خواهان در طرح مجدد دعوا خواهند داشت.
تعریف دقیق استرداد دعوا
استرداد دعوا عبارت است از انصراف خواهان از ادامه رسیدگی به اصل خواسته خود، پس از شروع فرآیند دادرسی و ورود دادگاه به ماهیت دعوا. این اقدام ممکن است در هر مرحله از دادرسی، پس از اولین جلسه دادرسی و حتی پس از ختم مذاکرات طرفین انجام شود. در این حالت، برخلاف استرداد دادخواست، دادگاه شروع به رسیدگی کرده و ممکن است اظهارات و دفاعیات خوانده نیز اخذ شده باشد.
انواع استرداد دعوا و آثار حقوقی آن بر اساس مراحل دادرسی
آثار حقوقی استرداد دعوا بر اساس زمان و شرایط اقدام به استرداد، به شرح زیر تفکیک می شوند:
۱. استرداد دعوا پس از اولین جلسه دادرسی و پیش از ختم دادرسی (مذاکرات)
این حالت زمانی رخ می دهد که خواهان پس از تشکیل اولین جلسه دادرسی و آغاز رسیدگی، اما پیش از اینکه دادرسی به پایان برسد و دادگاه آماده صدور رأی شود، تصمیم به استرداد دعوای خود می گیرد.
- اثر: صدور «قرار رد دعوا» توسط دادگاه. در این شرایط، دادگاه قرار رد دعوا را صادر می کند. این قرار به این معناست که دادگاه از رسیدگی به دعوا خودداری می کند، اما این خودداری به دلیل عدم صلاحیت یا عدم احراز شرایط شکلی نیست، بلکه به دلیل انصراف خواهان است.
- قابلیت طرح مجدد همان دعوا (عدم اعتبار امر مختومه). یکی از نکات مهم در مورد قرار رد دعوا این است که این قرار، اعتبار امر مختومه ندارد. به عبارت دیگر، خواهان می تواند همان دعوا را با همان خواسته و دلایل، مجدداً مطرح کند و دادگاه مکلف به رسیدگی خواهد بود.
- ماده قانونی: بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی. این بند مقرر می دارد: خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید.
۲. استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا
این پیچیده ترین حالت استرداد دعوا است که پس از اتمام تبادل لوایح و دفاعیات طرفین و در مرحله ای که دادگاه ممکن است برای صدور رأی آماده باشد، صورت می گیرد. در این مرحله، رضایت خوانده نقش کلیدی ایفا می کند.
- شرط اول: با رضایت خوانده
- اثر: صدور «قرار سقوط دعوا». اگر خواهان پس از ختم مذاکرات درخواست استرداد دعوا کند و خوانده نیز به این امر رضایت دهد، دادگاه قرار سقوط دعوا صادر می کند.
- عدم قابلیت طرح مجدد دعوا (اعتبار امر مختومه). برخلاف قرار رد دعوا، قرار سقوط دعوا اعتبار امر مختومه دارد. این به آن معناست که خواهان به هیچ عنوان نمی تواند همان دعوا را مجدداً علیه همان خوانده و به همان سبب طرح کند. حق طرح دعوا برای همیشه ساقط می شود.
- شرط دوم: صرف نظر کلی خواهان از دعوا (بدون نیاز به رضایت خوانده)
- اگر خواهان، پس از ختم مذاکرات، به صورت کلی و مطلق از دعوای خود صرف نظر کند، حتی بدون رضایت خوانده، باز هم دادگاه قرار سقوط دعوا را صادر خواهد کرد.
- اثر: صدور «قرار سقوط دعوا». این حالت نیز مانند مورد بالا، به صدور قرار سقوط دعوا منجر می شود.
- عدم قابلیت طرح مجدد دعوا (اعتبار امر مختومه). در این حالت نیز حق طرح مجدد دعوا از خواهان سلب شده و دعوا اعتبار امر مختومه پیدا می کند. این حالت معمولاً زمانی اتفاق می افتد که خواهان به طور قطع و یقین دیگر قصد پیگیری خواسته خود را ندارد و می خواهد پرونده را برای همیشه مختومه کند.
- ماده قانونی: بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی. این بند تصریح می کند: استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.
آگاهی دقیق از تفاوت های میان قرار ابطال دادخواست، رد دعوا و سقوط دعوا برای جلوگیری از از دست دادن حق طرح مجدد دعوا، که یکی از حقوق اساسی خواهان محسوب می شود، حیاتی است.
تفاوت های کلیدی استرداد دادخواست و استرداد دعوا (مقایسه ای کامل)
درک تمایز میان استرداد دادخواست و استرداد دعوا برای هر ذینفع در فرآیندهای قضایی ضروری است، چرا که هر یک از این مفاهیم در زمان بندی، آثار حقوقی و امکان طرح مجدد دعوا تفاوت های بنیادینی دارند. این تفاوت ها اغلب منشأ سردرگمی برای افراد غیرحقوقی و حتی گاهی برای متخصصان است. در ادامه به مقایسه جامع این دو مفهوم می پردازیم تا ابهامات موجود به طور کامل رفع شود.
جدول مقایسه ای جامع
معیار | استرداد دادخواست | استرداد دعوا |
---|---|---|
زمان اقدام | تا اولین جلسه دادرسی (قبل از شروع رسیدگی ماهوی و اولین دفاع) | پس از اولین جلسه دادرسی و پیش از ختم دادرسی، یا پس از ختم مذاکرات طرفین |
اثر حقوقی | صدور «قرار ابطال دادخواست» | الف) پیش از ختم مذاکرات: «قرار رد دعوا» ب) پس از ختم مذاکرات: «قرار سقوط دعوا» (با رضایت خوانده یا صرف نظر کلی خواهان) |
قابلیت طرح مجدد دعوا | بله، حق طرح مجدد دعوا محفوظ است (عدم اعتبار امر مختومه) | الف) با «قرار رد دعوا»: بله، حق طرح مجدد دعوا محفوظ است (عدم اعتبار امر مختومه) ب) با «قرار سقوط دعوا»: خیر، حق طرح مجدد دعوا از بین می رود (اعتبار امر مختومه) |
ماده قانونی مرتبط | بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی | بند ب و ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی |
مرحله دادرسی | ابتدایی ترین مرحله (پیش از ورود به ماهیت) | پس از ورود به ماهیت دعوا و در جریان رسیدگی |
نیاز به رضایت خوانده | خیر | فقط در صورت استرداد پس از ختم مذاکرات و برای صدور قرار سقوط دعوا |
همانطور که در جدول بالا مشاهده می شود، تمایز اصلی این دو مفهوم در زمان اقدام و به تبع آن، در آثار حقوقی و قابلیت طرح مجدد دعوا نهفته است. استرداد دادخواست یک فرصت اولیه برای خواهان است که بدون وارد شدن به پیچیدگی های دادرسی و بدون از دست دادن حق خود، از ادامه دعوا منصرف شود. در مقابل، استرداد دعوا به مراتب جدی تر است و در صورت منجر شدن به قرار سقوط دعوا، به معنای چشم پوشی کامل و نهایی از حق طرح آن دعوا خواهد بود. این تفاوت ها به خواهان امکان می دهد تا با توجه به شرایط و اهداف خود، بهترین تصمیم را در قبال پرونده قضایی اتخاذ کند و از پیامدهای حقوقی هر اقدام به طور کامل آگاه باشد.
نحوه و مراحل عملی استرداد در دادگاه
فرآیند عملی استرداد دادخواست یا دعوا، اگرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد، اما نیازمند رعایت تشریفات قانونی خاصی است تا به نحو صحیح و مؤثر انجام پذیرد. عدم آگاهی از این مراحل و نکات می تواند منجر به سردرگمی یا حتی عدم پذیرش درخواست استرداد از سوی دادگاه شود. آشنایی با روش های مختلف استرداد، لزوم تقدیم لایحه، و نقش وکیل در این فرآیند از جمله نکات کلیدی است که در این بخش به تفصیل مورد بررسی قرار می گیرد.
روش های استرداد
استرداد دادخواست یا دعوا می تواند به دو شیوه کلی صورت پذیرد:
- استرداد صریح: این روش رایج ترین و شفاف ترین شیوه استرداد است.
- کتبی از طریق لایحه: خواهان یا وکیل قانونی او، با تقدیم یک لایحه به دادگاه مربوطه از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، رسماً درخواست استرداد دادخواست یا دعوا را مطرح می کند. در این لایحه باید مشخصات پرونده، خواسته و دلیل استرداد به وضوح قید شود.
- شفاهی در جلسه دادگاه: خواهان یا وکیل او می تواند در جلسه دادرسی (با رعایت مهلت های قانونی)، به صورت شفاهی اراده خود را مبنی بر استرداد اعلام کند. این اظهار باید در صورت جلسه دادگاه ثبت شود.
- استرداد ضمنی: این روش کمتر رایج بوده و معمولاً مورد تأیید دادگاه ها قرار نمی گیرد، مگر اینکه قرائن بسیار قوی دال بر انصراف خواهان وجود داشته باشد.
- با مثال توضیح داده شود: به عنوان مثال، اگر خواهان دعوایی را مبنی بر خلع ید از ملکی مطرح کرده باشد و در حین رسیدگی، همان ملک را از خوانده خریداری کند، می توان این عمل را به عنوان استرداد ضمنی دعوا تلقی کرد. با این حال، به دلیل ابهام آمیز بودن این روش، همواره توصیه می شود که استرداد به صورت صریح و کتبی انجام شود.
لزوم تقدیم لایحه
تقدیم لایحه استرداد، روشی مطمئن و مستند برای اعلام اراده خواهان به دادگاه است. این لایحه باید حاوی اطلاعات دقیق پرونده (شماره پرونده، شعبه رسیدگی کننده، تاریخ تشکیل جلسه در صورت تعیین وقت) و خواسته صریح مبنی بر استرداد باشد. لایحه پس از تنظیم باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه ارسال شود تا در پرونده ثبت و به قاضی رسیدگی کننده ارائه گردد. در مواردی که امکان حضور در دفاتر خدمات فراهم نیست و جلسه دادگاه نزدیک است، می توان لایحه را مستقیماً به دفتر شعبه دادگاه تحویل و رسید دریافت کرد.
نقش وکیل در استرداد
نقش وکیل در فرآیند استرداد بسیار حیاتی است. بر اساس ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، وکیل دادگستری برای اقداماتی نظیر «استرداد دعوا یا دادخواست»، «صلح و سازش»، «ارجاع دعوا به داوری»، «تعیین کارشناس» و موارد مشابه، نیازمند تصریح اختیار در وکالتنامه است. به این معنا که اگر در وکالتنامه وکیل، عبارت صریحی مبنی بر اعطای اختیار استرداد قید نشده باشد، وکیل نمی تواند به تنهایی و بدون کسب اجازه مجدد از موکل، اقدام به استرداد دادخواست یا دعوا کند. این امر به منظور حمایت از حقوق موکل و جلوگیری از اقدامات ناخواسته وکیل صورت می گیرد.
خواهان یا نماینده قانونی
تنها خواهان (فردی که دادخواست را تقدیم کرده است) یا نماینده قانونی او (مانند ولی، قیم یا وکیل دارای اختیار صریح) صلاحیت اقدام به استرداد دادخواست یا دعوا را دارد. خوانده دعوا یا اشخاص ثالث هیچ گونه حقی در زمینه استرداد دعوای مطروحه از سوی خواهان نخواهند داشت. این اصل، مبنای حقوقی آزادی اراده خواهان در پیگیری یا عدم پیگیری دعواست.
نکات حقوقی تکمیلی و کاربردی در مورد استرداد
در کنار تعاریف و مراحل اصلی، چندین نکته حقوقی و کاربردی وجود دارد که در مورد استرداد دادخواست و دعوا حائز اهمیت هستند. آگاهی از این جزئیات می تواند به خواهان و وکلای او در اتخاذ تصمیمات آگاهانه و مدیریت بهتر پرونده های قضایی کمک شایانی کند. این نکات شامل مسائل مالی، تفاوت با دعاوی کیفری، دلایل محتمل برای استرداد و بررسی امکان استرداد در مراحل بالاتر دادرسی است.
سرنوشت هزینه دادرسی
یکی از سؤالات متداول در خصوص استرداد، مربوط به هزینه دادرسی پرداخت شده است. باید توجه داشت که در اغلب موارد، پس از استرداد دادخواست یا دعوا، هزینه دادرسی پرداخت شده به خواهان بازگردانده نمی شود. هزینه دادرسی، به عنوان بهای خدمات قضایی و برای پوشش بخشی از هزینه های رسیدگی دریافت می شود و با ثبت دادخواست، این هزینه مصرف شده تلقی می گردد. بنابراین، خواهان باید این نکته را هنگام تصمیم گیری برای استرداد در نظر داشته باشد.
استرداد در دعاوی کیفری
مفهوم استرداد در دعاوی کیفری با دعاوی حقوقی تفاوت اساسی دارد. در دعاوی کیفری، اصطلاح استرداد دعوا به معنای حقوقی آن (مانند ماده ۱۰۷ ق.آ.د.م) قابل اعمال نیست. در جرایم قابل گذشت، شاکی می تواند با گذشت خود، موجب توقف تعقیب و رسیدگی یا اجرای مجازات شود. همچنین، در قانون آیین دادرسی کیفری، امکاناتی نظیر قرار ترک تعقیب پیش بینی شده که شاکی می تواند در صورت عدم حضور در جلسه رسیدگی یا عدم ارائه دلیل، آن را درخواست کند که اثری مشابه با انصراف از دعوا در حقوقی دارد، اما در ماهیت و تبعات حقوقی متفاوت است. بنابراین، نباید این دو مفهوم را با یکدیگر اشتباه گرفت.
دلایل رایج برای استرداد
خواهان ها ممکن است به دلایل گوناگونی اقدام به استرداد دادخواست یا دعوای خود کنند. برخی از دلایل رایج عبارتند از:
- صلح و سازش: طرفین دعوا خارج از دادگاه به توافق رسیده و نیازی به ادامه رسیدگی نیست.
- رفع مشکل خارج از دادگاه: خواسته دعوا به طریقی غیرقضایی تأمین شده است.
- عدم تمایل به ادامه دعوا: خواهان به هر دلیلی (شخصی، مالی یا استراتژیک) دیگر قصد پیگیری خواسته خود را ندارد.
- نقص مدارک و دلایل: خواهان متوجه کمبود یا نقص در مدارک و ادله خود شده و قصد دارد با جمع آوری مدارک کامل تر، مجدداً دعوا را طرح کند (در صورتی که امکان طرح مجدد وجود داشته باشد).
- تغییر استراتژی حقوقی: وکیل یا خواهان به این نتیجه رسیده که طرح دعوا به شکل کنونی مطلوب نیست و نیاز به بازنگری دارد.
استرداد در مراحل بالاتر (تجدیدنظر، فرجام)
امکان استرداد در مراحل بالاتر دادرسی نیز وجود دارد، اما با شرایط خاص:
- استرداد دادخواست تجدیدنظر: قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت ماده ای را برای استرداد دادخواست تجدیدنظر پیش بینی نکرده است، اما رویه قضایی و دکترین حقوقی با قیاس به ماده ۱۰۷، استرداد دادخواست تجدیدنظر را تا پیش از شروع رسیدگی در مرحله تجدیدنظر مجاز می دانند که نتیجه آن صدور قرار رد دادخواست تجدیدنظر خواهد بود.
- استرداد دادخواست فرجامی: بر اساس ماده ۴۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی، استرداد دادخواست فرجامی پیش بینی شده است. این ماده بیان می کند که اگر فرجام خواه دادخواست فرجام خود را مسترد کند یا دادخواست او رد شود، حق درخواست فرجام تبعی از وی ساقط خواهد شد. این امر نشان دهنده امکان استرداد در این مرحله نیز هست.
اهمیت مشاوره حقوقی
با توجه به پیچیدگی ها و تفاوت های آثار حقوقی استرداد در مراحل مختلف و انواع دعوا، مشاوره حقوقی با وکیل متخصص پیش از هرگونه اقدام به استرداد از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است. یک وکیل می تواند با بررسی دقیق پرونده، تبعات هر تصمیم را ارزیابی کرده و بهترین راهکار را برای حفظ منافع خواهان ارائه دهد. این امر به ویژه در مواردی که استرداد می تواند منجر به «سقوط دعوا» و از دست دادن همیشگی حق طرح مجدد شود، حیاتی است.
نمونه لایحه استرداد دادخواست
تنظیم لایحه استرداد دادخواست باید با دقت و رعایت اصول نگارشی و حقوقی انجام شود تا دادگاه به سهولت آن را پذیرفته و به آن ترتیب اثر دهد. این لایحه باید شامل اطلاعات دقیق پرونده و خواسته صریح خواهان باشد.
باسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام؛
موضوع: درخواست استرداد دادخواست
احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [شماره ملی خواهان]، خواهان پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده]، با شماره بایگانی [شماره بایگانی پرونده]، مطروحه در آن شعبه محترم، که موضوع آن [موضوع اصلی دعوا، مثلاً: مطالبه وجه / خلع ید / الزام به تنظیم سند رسمی] می باشد، به استحضار می رساند:
نظر به اینکه تاریخ اولین جلسه رسیدگی برای تاریخ [تاریخ اولین جلسه دادرسی] تعیین گردیده است و با توجه به بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی که مقرر می دارد: خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید.، اینجانب بدین وسیله اراده قطعی خود مبنی بر استرداد کامل دادخواست تقدیمی در پرونده فوق الذکر را اعلام می دارم.
لذا از آن مقام محترم تقاضا دارم دستور فرمایید مراتب استرداد دادخواست در پرونده ثبت و قرار مقتضی (ابطال دادخواست) صادر گردد.
با تشکر و احترام
[امضاء خواهان]
[تاریخ]
توضیحات تکمیلی در مورد نحوه تکمیل و ارائه لایحه:
- اطلاعات در داخل کروشه `[]` را با اطلاعات دقیق پرونده خود جایگزین کنید.
- اطمینان حاصل کنید که لایحه را پیش از اولین جلسه دادرسی و قبل از هرگونه اظهار ماهوی در دادگاه ارائه دهید.
- این لایحه باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به دادگاه ارسال شود.
- در صورتی که وکیل این لایحه را تقدیم می کند، باید نام وکیل و شماره وکالتنامه نیز ذکر شود و حتماً اختیار استرداد در وکالتنامه وکیل تصریح شده باشد.
نمونه لایحه استرداد دعوا
لایحه استرداد دعوا نیز باید با همان دقت و جامعیت لایحه استرداد دادخواست تنظیم گردد، با این تفاوت که باید به مرحله دادرسی و رضایت یا عدم رضایت خوانده اشاره شود، زیرا این عوامل بر نوع قرار صادره از سوی دادگاه تأثیرگذار است.
باسمه تعالی
ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]
با سلام و احترام؛
موضوع: درخواست استرداد دعوا
احتراماً، اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر]، به شماره ملی [شماره ملی خواهان]، خواهان پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده]، با شماره بایگانی [شماره بایگانی پرونده]، مطروحه در آن شعبه محترم، که موضوع آن [موضوع اصلی دعوا] می باشد، به استحضار می رساند:
نظر به اینکه دادرسی در پرونده فوق الذکر در جریان رسیدگی بوده و [یکی از موارد زیر را انتخاب و ادامه دهید]:
- الف) (برای استرداد پیش از ختم مذاکرات) مادامی که دادرسی به اتمام نرسیده است، اینجانب با استناد به بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود مبنی بر استرداد دعوا را اعلام می دارم.
- ب) (برای استرداد پس از ختم مذاکرات با رضایت خوانده) مذاکرات طرفین خاتمه یافته است و خوانده محترم، آقای/خانم [نام و نام خانوادگی خوانده]، نیز با استرداد دعوا توسط اینجانب موافقت نموده اند. لذا با استناد به قسمت اول بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود مبنی بر استرداد دعوا را اعلام می دارم.
- ج) (برای استرداد پس از ختم مذاکرات و صرف نظر کلی) مذاکرات طرفین خاتمه یافته است. با این حال، اینجانب به طور کلی و قطعی از دعوای خود صرف نظر نموده و هیچگونه قصدی برای طرح مجدد این دعوا در آینده ندارم. لذا با استناد به قسمت دوم بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود مبنی بر صرف نظر کلی از دعوا را اعلام می دارم.
لذا از آن مقام محترم تقاضا دارم دستور فرمایید مراتب استرداد دعوا در پرونده ثبت و قرار مقتضی (اعم از رد دعوا یا سقوط دعوا بر اساس بندهای فوق) صادر گردد.
با تشکر و احترام
[امضاء خواهان]
[تاریخ]
توضیحات تکمیلی در مورد نحوه تکمیل و ارائه لایحه:
- مانند نمونه لایحه استرداد دادخواست، اطلاعات داخل کروشه را تکمیل کنید.
- بخش مربوط به دلیل استرداد (الف، ب یا ج) را بر اساس شرایط پرونده خود انتخاب و سایر بخش ها را حذف کنید.
- در حالت «ب» (با رضایت خوانده)، بهتر است رضایت خوانده به صورت کتبی و امضا شده ضمیمه لایحه شود یا در جلسه دادگاه به صورت صریح اعلام گردد.
- در حالت «ج» (صرف نظر کلی)، توجه داشته باشید که این اقدام منجر به سقوط دعوا و سلب حق طرح مجدد خواهد شد.
- این لایحه نیز باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا در جلسه دادگاه به مرجع قضایی تقدیم شود.
سوالات متداول (FAQs)
آیا بعد از استرداد دادخواست، می توانم دوباره همان دعوا را مطرح کنم؟
بله، پس از استرداد دادخواست، دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می کند و این قرار، اعتبار امر مختومه ندارد. به همین دلیل، خواهان می تواند با تقدیم دادخواست جدید، مجدداً همان دعوا را مطرح کند.
اگر دعوا را مسترد کنم، پول دادگاه (هزینه دادرسی) به من برمی گردد؟
خیر، در اکثر موارد، هزینه دادرسی که برای طرح دعوا پرداخت شده است، با استرداد دادخواست یا دعوا به خواهان مسترد نمی شود. این هزینه بابت خدمات قضایی دریافت شده و مستهلک تلقی می گردد.
تفاوت بین قرار ابطال، رد و سقوط دعوا چیست؟
قرار ابطال دادخواست: زمانی صادر می شود که خواهان پیش از اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. این قرار مانع طرح مجدد دعوا نیست و اعتبار امر مختومه ندارد.
قرار رد دعوا: زمانی صادر می شود که خواهان پس از اولین جلسه دادرسی و پیش از ختم مذاکرات، دعوای خود را مسترد کند. این قرار نیز مانع طرح مجدد دعوا نیست و اعتبار امر مختومه ندارد.
قرار سقوط دعوا: زمانی صادر می شود که خواهان پس از ختم مذاکرات، با رضایت خوانده یا با صرف نظر کلی خود از دعوا، آن را مسترد کند. این قرار اعتبار امر مختومه دارد و خواهان دیگر نمی تواند همان دعوا را مجدداً مطرح کند.
آیا وکیل من می تواند بدون اجازه من دعوا را مسترد کند؟
خیر، بر اساس ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، وکیل برای استرداد دعوا یا دادخواست نیاز به تصریح این اختیار در وکالتنامه دارد. اگر چنین اختیاری صراحتاً در وکالتنامه قید نشده باشد، وکیل نمی تواند بدون اجازه و تأیید مجدد موکل اقدام به استرداد کند.
تا چه زمانی فرصت دارم دادخواست یا دعوای خود را مسترد کنم؟
مهلت استرداد دادخواست تا اولین جلسه دادرسی است. مهلت استرداد دعوا نیز مادامی که دادرسی تمام نشده است، وجود دارد. با این حال، باید توجه داشت که استرداد پس از ختم مذاکرات با شرایط خاصی (رضایت خوانده یا صرف نظر کلی) و با اثر سقوط دعوا انجام می شود.
آیا استرداد در پرونده های کیفری هم وجود دارد؟
خیر، مفهوم استرداد به معنای حقوقی آن در پرونده های کیفری کاربرد ندارد. در جرایم قابل گذشت، شاکی می تواند با گذشت خود به پرونده خاتمه دهد و در برخی موارد نیز امکان ترک تعقیب وجود دارد که هر یک آثار حقوقی متفاوتی نسبت به استرداد در دعاوی حقوقی دارند.
نتیجه گیری
استرداد دادخواست و دعوا، دو ابزار حقوقی مهم در قانون آیین دادرسی مدنی هستند که به خواهان امکان می دهند تا تحت شرایطی خاص، از ادامه رسیدگی به پرونده خود انصراف دهد. این فرآیندها، اگرچه در ظاهر مشابه به نظر می رسند، اما در جزئیات، مهلت های قانونی و به ویژه آثار حقوقی مترتب بر آن ها، تفاوت های کلیدی و بنیادینی دارند. درک این تمایزات، از جمله بین صدور قرار ابطال دادخواست، رد دعوا و سقوط دعوا، برای هر فردی که با نظام قضایی سر و کار دارد، حیاتی است. استرداد دادخواست، عموماً راهی برای اصلاح اشتباهات اولیه یا تجدیدنظر در استراتژی حقوقی بدون از دست دادن حق طرح مجدد دعواست، در حالی که استرداد دعوا، به ویژه در حالت منجر به سقوط دعوا، به معنای چشم پوشی کامل و نهایی از حق پیگیری آن خواسته خواهد بود.
پیچیدگی های حقوقی مرتبط با استرداد، نقش وکیل، سرنوشت هزینه های دادرسی، و تفاوت آن با دعاوی کیفری، همگی نشان دهنده اهمیت آگاهی دقیق و همه جانبه از این موضوع است. در نتیجه، به شدت توصیه می شود که پیش از هرگونه اقدام به استرداد دادخواست یا دعوا، حتماً با یک وکیل متخصص و مجرب مشورت شود. مشاوره حقوقی می تواند به شما کمک کند تا با درک کامل تمامی جوانب، بهترین تصمیم را اتخاذ کرده و از بروز هرگونه تبعات ناخواسته حقوقی که ممکن است منجر به از دست رفتن دائمی حقوق شما شود، جلوگیری نمایید. انتخاب آگاهانه در این مراحل حساس، ضامن حفظ منافع و حقوق شما در فرآیندهای قضایی خواهد بود.