خلاصه کامل کتاب بازشناختی از دانش شناسی

خلاصه کامل کتاب بازشناختی از دانش شناسی

خلاصه کتاب بازشناختی از دانش شناسی ( نویسنده امیر ریسمانباف، رحمت الله فتاحی )

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» اثر امیر ریسمانباف و رحمت الله فتاحی، اثری عمیق و تحلیلی در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی است که به بررسی مبانی نظری و ماهیت این رشته می پردازد. این کتاب با رویکردی نوآورانه، شکاف های نظری موجود را پر می کند و دیدگاهی جامع از تحولات مفهومی و کارکردی این حوزه ارائه می دهد.

اثر حاضر که حاصل تخصص و تجربه دو پژوهشگر برجسته، امیر ریسمانباف در حوزه مدیریت دانش و رحمت الله فتاحی در زمینه تنظیم اطلاعات و مباحث نظری، است، جایگاه ویژه ای در ادبیات فارسی این رشته دارد. با توجه به گسترش روزافزون شمول موضوعی علم اطلاعات و دانش شناسی، این کتاب به جای پراکنده گویی، بر ده مسئله کلیدی متمرکز شده و با ژرف نگری به تحلیل و پرداخت مفهومی آن ها می پردازد. هدف از این مقاله، ارائه خلاصه ای جامع و ساختارمند از این اثر گران بها است تا خوانندگان بتوانند درکی سریع و عمیق از محتوای آن به دست آورند و تصمیم بگیرند که آیا مطالعه کامل آن برای نیازهای پژوهشی، تحصیلی یا حرفه ای آن ها مناسب است یا خیر.

مقدمه: چرا بازشناختی از دانش شناسی یک کتاب مهم است؟

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» نوشته امیر ریسمانباف و رحمت الله فتاحی، نه تنها یک معرفی ساده از مفاهیم حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی نیست، بلکه اثری تحلیلی و انتقادی است که به هسته مبانی نظری این رشته ورود می کند. این کتاب در زمانه ای که رشته های علمی به سرعت به سمت تخصص گرایی های سطحی و واگرایی گرایش می یابند، تلاشی هوشمندانه برای بازشناسی، یکپارچه سازی و عمق بخشیدن به دیدگاه های نظری است.

اهمیت این اثر از آنجا نشأت می گیرد که نویسندگان با اتکا به دانش عمیق و تجربه گسترده خود، خلأ موجود در ادبیات نظری فارسی این حوزه را پر کرده اند. رحمت الله فتاحی به عنوان یکی از پیشگامان و نظریه پردازان نامدار در زمینه تنظیم اطلاعات و مباحث فلسفی علم اطلاعات، و امیر ریسمانباف با سوابق درخشان در مدیریت دانش و ریاست مراکز اطلاعاتی، ترکیب قدرتمندی را برای نگارش چنین اثری ایجاد کرده اند. این کتاب به جای پرداختن به ابعاد کاربردی صرف، به ریشه ها، ماهیت، تحولات مفهومی و چالش های فلسفی علم اطلاعات و دانش شناسی می پردازد و از این رو، برای دانشجویان، پژوهشگران و متخصصانی که به دنبال فهم عمیق تر و جامع تر از این رشته هستند، یک منبع ضروری به شمار می آید.

ساختار کلی کتاب: نگاهی به پنج بخش اصلی

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» با رویکردی منسجم و سلسله مراتبی، مطالب خود را در ده فصل سازماندهی کرده است که این فصول در پنج بخش اصلی قرار می گیرند. این ساختار منطقی، به خواننده کمک می کند تا سیر تحول مفاهیم و ارتباطات میان بخش های مختلف علم اطلاعات و دانش شناسی را دنبال کند. از ده فصل کتاب، هشت فصل حاصل تألیف و دو فصل دیگر نیز ترجمه هستند که در کنار هم، دیدگاهی جامع و چندوجهی را ارائه می دهند.

پنج بخش اصلی کتاب که هر یک به جنبه های کلیدی این حوزه می پردازند، عبارتند از:

  • بخش اول: بازشناختی از علم اطلاعات و دانش شناسی – مبانی نظری و ماهیت رشته
  • بخش دوم: بازشناختی از تعامل انسان و اطلاعات – رفتار اطلاع یابی دانش محور
  • بخش سوم: بازشناختی از مجموعه ها و خدمات اطلاعاتی – تحول از اطلاعات به دانش
  • بخش چهارم: بازشناختی از سازماندهی اطلاعات و دانش – از فهرست نویسی تا سازماندهی دانش
  • بخش پنجم: بازشناختی از کارکرد اجتماعی نهادهای حرفه – نقش کتابخانه ها در جامعه اطلاعاتی

بخش اول: بازشناختی از علم اطلاعات و دانش شناسی – مبانی نظری و ماهیت رشته

بخش نخست کتاب به بنیادهای نظری و فلسفی علم اطلاعات و دانش شناسی می پردازد و تلاش می کند تا سرشت و ماهیت این رشته را واکاوی کند. این بخش برای هر علاقه مند به مبانی نظری این حوزه، یک نقطه شروع اساسی است و به تبیین دقیق مفاهیم بنیادین می پردازد.

فصل ۱: سرشت و زمینه های علم اطلاعات و دانش شناسی

فصل اول به بررسی مفهوم و گستره «دانش شناسی» اختصاص دارد و آن را از مفاهیم مشابهی چون «معرفت شناسی» و «مدیریت دانش» تفکیک می کند. نویسندگان در این فصل، تعریف پیشنهادی خود را برای دانش شناسی ارائه می دهند که فراتر از تعاریف سنتی است و شامل ابعاد هستی شناسانه، معرفت شناسانه و اجتماعی می شود. همچنین، ضرورت ترکیب دو مفهوم «علم اطلاعات» و «دانش شناسی» مورد تحلیل قرار می گیرد و دلایل این ادغام و چشم انداز احتمالی تغییر نام رشته، با رویکردی انتقادی و آینده نگرانه، تشریح می شود. این فصل به خواننده کمک می کند تا درکی عمیق از جایگاه دانش شناسی در پهنه علوم به دست آورد و ارتباط آن با سایر حوزه ها را درک کند.

فصل ۲: بازتعریف علم اطلاعات: از «علم اطلاعات» به «دانش شناسی»

این فصل به صورت اختصاصی به مبحث «دانش» می پردازد و آن را به عنوان ستون فقرات مفهوم «دانش شناسی» معرفی می کند. معنای دانش، انواع آن (به ویژه تمایز میان دانش ذهنی و دانش عینی)، و آشنایی با «عوالم کارل پوپر» (جهان ۱، ۲ و ۳) در این فصل بررسی می شود تا جایگاه هستی شناسانه دانش و ابعاد مختلف آن تبیین گردد. سپس، با تحلیل دقیق تفاوت میان «داده»، «اطلاعات» و «دانش»، فرآیند گذار از مفهوم سنتی «علم اطلاعات» به مفهوم جامع تر «دانش شناسی» تشریح می شود. این فصل برای فهم بنیادین رویکرد کتاب به «دانش» و تمایزات اساسی آن با سایر مفاهیم، حیاتی است.

رویکردهای گوناگون ذهنی و عینی (جهان شمول) به شکل تناقض آمیزی، مکمل یکدیگر نیز هستند، چرا که از یک سو، آن دانش عینی که هیچ فردی دانا به آن نیست در عمل بی معنی است و از طرف دیگر، دانش جهان شمول خود فرآوردۀ دانش ذهنی است.

فصل ۳: واکاوی نظری در قلمرو علم اطلاعات و دانش شناسی؛ بین رشته ای بودن یا چندرشته ای بودن؟

فصل سوم به یکی از بحث های کلیدی و چالش برانگیز در هویت علم اطلاعات و دانش شناسی می پردازد: ماهیت بین رشته ای یا چندرشته ای بودن آن. نویسندگان ابتدا ریشه های پیدایش مطالعات تلفیقی را مرور کرده و سپس به تعریف و تمایز دقیق مفاهیم «چندرشته ای»، «بین رشته ای» و «فرارشته ای» می پردازند. این فصل، با تحلیل هویت علم اطلاعات و دانش شناسی در متون تخصصی، نقدی بر دیدگاه های رایج ارائه می دهد و تبیین می کند که چرا این حوزه را می توان یک «چندرشته ای در حال تکوین» دانست. در نهایت، با طرح سوالی بنیادین مبنی بر اینکه آیا این بحث صرفاً یک بازی با واژگان است یا تلاشی واقعی برای تبیین ماهیت رشته، به اهمیت فهم دقیق این تمایزات در پیشرفت نظری و عملی رشته تاکید می شود.

بخش دوم: بازشناختی از تعامل انسان و اطلاعات – رفتار اطلاع یابی دانش محور

بخش دوم کتاب بر تعامل پیچیده انسان با اطلاعات تمرکز دارد و به یکی از حوزه های حیاتی علم اطلاعات، یعنی «رفتار اطلاع یابی» می پردازد. این بخش، با تاکید بر مفهوم دانش، دیدگاهی نوین به چگونگی جستجو، بازیابی و استفاده از اطلاعات توسط افراد ارائه می دهد.

فصل ۴: بررسی روند مطالعات و الگوهای رفتار اطلاع یابی با تأکید بر مفهوم دانش

فصل چهارم به مروری جامع بر مطالعات و الگوهای «رفتار اطلاع یابی» می پردازد، با این تاکید که چگونه مفهوم «دانش» در این فرآیند نقش محوری ایفا می کند. این فصل ابتدا به تاریخچه مطالعات رفتار اطلاع یابی می پردازد و تکامل نظریه ها و الگوهای مختلف را بررسی می کند. سپس، با تحلیل گزیده ای از الگوهای رایج در این حوزه، نشان می دهد که چگونه جایگاه مفهوم دانش در این فرآیند، از نیازهای اولیه اطلاعاتی تا تبدیل اطلاعات به دانش عمیق تر، مورد توجه قرار گرفته است. این رویکرد دانش محور، به درک بهتر چگونگی شکل گیری، استفاده و ارزیابی اطلاعات توسط کاربران در بسترهای مختلف کمک می کند و برای طراحان سیستم های اطلاعاتی و پژوهشگران رفتار اطلاع جویی بسیار ارزشمند است.

بخش سوم: بازشناختی از مجموعه ها و خدمات اطلاعاتی – تحول از اطلاعات به دانش

این بخش از کتاب به تحولات بنیادین در مدیریت مجموعه های اطلاعاتی و ارائه خدمات در مراکز کتابخانه ای و اطلاع رسانی می پردازد و نشان می دهد که چگونه تمرکز از صرف «اطلاعات» به سمت «دانش» تغییر یافته است. این تغییر پارادایم، دگرگونی هایی اساسی در فلسفه و عمل حرفه به دنبال داشته است.

فصل ۵: مروری بر تحولات در مدیریت مجموعه های منابع اطلاعاتی: بازخورد، تعامل، شراکت

فصل پنجم، به تحلیل تحولات در حوزه «مجموعه سازی» و «مدیریت منابع اطلاعاتی» اختصاص دارد. این فصل با تبیین رویکرد دانشی به گزینش و فراهم آوری منابع کتابخانه ای، نشان می دهد که چگونه مفهوم مجموعه سازی از یک فرآیند ایستا و نظام مدار، به سوی یک رویکرد پویاتر و شخصی سازی شده حرکت کرده است. مفاهیمی چون «بازخورد»، «تعامل» و «شراکت» در این فصل مورد بررسی قرار می گیرند تا نقش کاربران و نیازهای واقعی آن ها در شکل دهی به مجموعه ها تبیین شود. این دگردیسی در زیربنای نظری مجموعه سازی، برای حرفه مندانی که به دنبال بهینه سازی منابع برای پاسخگویی به نیازهای دانشی کاربران هستند، بسیار حائز اهمیت است.

فصل ۶: دگردیسی خدمات اطلاع رسانی: از اطلاع محوری تا دانش مداری

در فصل ششم، مفهوم «خدمات» و سیر تحول تاریخی آن در حرفه اطلاع رسانی مورد بررسی قرار می گیرد. این فصل، دگردیسی خدمات اطلاع رسانی را از یک رویکرد صرفاً «اطلاع محور» به سمت یک رویکرد «دانش مدار» تحلیل می کند. مباحثی مانند «خدمات اطلاع رسانی شخصی سازی شده» (مفهوم، مؤلفه ها و ضرورت ها) به تفصیل بررسی می شوند. نویسندگان با ارائه تأملات آینده نگرانه درباره فلسفه این خدمات، بر اهمیت فراهم آوردن بستری برای تبدیل اطلاعات به دانش توسط کاربران تاکید می کنند. این فصل راهکارهایی را برای ارتقاء خدمات اطلاع رسانی ارائه می دهد که فراتر از صرفاً ارائه اطلاعات است و به تسهیل فرآیند دانش آفرینی و دانش افزایی می پردازد.

بخش چهارم: بازشناختی از سازماندهی اطلاعات و دانش – از فهرست نویسی تا سازماندهی دانش

بخش چهارم کتاب به یکی از اساسی ترین کارکردهای علم اطلاعات، یعنی «سازماندهی»، می پردازد. این بخش سیر تحول این مفهوم را از رویکردهای سنتی فهرست نویسی تا مباحث نوین سازماندهی دانش پیگیری می کند و ابعاد نظری و عملی آن را واکاوی می نماید.

فصل ۷: از اطلاعات به دانش: فراپیشینه ها و چالش های پیش رو در سازماندهی و نمایش جهان کتاب شناختی

فصل هفتم، چالش ها و رویکردهای نوین در سازماندهی و نمایش جهان کتاب شناختی را مورد بررسی قرار می دهد. این فصل ابتدا به ارتباط میان فهرست و رفتار جستجوی اطلاعات می پردازد و سپس، مفهوم «فراپیشینه» و چالش های ضمنی پیاده سازی این رویکرد در بازتعریف و بازطراحی پیشینه های کتاب شناختی و فهرست های کتابخانه ای را تحلیل می کند. رویکرد فراپیشینه، که به فراتر از توصیف صرف منابع می رود و به روابط میان موجودیت های اطلاعاتی نیز می پردازد، برای حرفه مندان سازماندهی اطلاعات، افق های جدیدی را در طراحی سیستم های کارآمدتر برای دسترسی به دانش می گشاید.

فصل ۸: نظریه های سازماندهی دانش- نظریه های دانش

این فصل به مبانی هستی شناختی و معرفت شناختی «سازماندهی دانش» می پردازد. نویسندگان با تمایز میان رده بندی های کتاب شناختی و رده بندی های علمی، نشان می دهند که سازماندهی دانش فراتر از صرف طبقه بندی اسناد است و با ساختار دانش انسانی و علمی ارتباط تنگاتنگی دارد. مبانی معرفت شناختی طبقه بندی ها و رویکردهای مختلف نظری در حوزه سازماندهی دانش، از جمله رویکردهای فلسفی و شناختی، در این فصل به تفصیل بررسی می شوند. این مباحث برای درک عمیق تر چرایی و چگونگی سازماندهی دانش، و توسعه نظام های سازماندهی پیشرفته، ضروری هستند.

فصل ۹: سازماندهی دانش: زمینه های نظری و عملی

فصل نهم، مروری بر مفاهیم پایه در «سازماندهی دانش» ارائه می دهد و به تمایز اساسی آن از «سازماندهی اطلاعات» می پردازد. این فصل ابتدا تعریف های مختلف از مفهوم سازماندهی دانش را بررسی کرده و سپس، رویکردهای شناختی به آن را تشریح می کند. نقش زبان در سازماندهی دانش و کاربرد ابزارهای موضوعی، از جمله نظام های رده بندی، در این فرآیند مورد تاکید قرار می گیرد. در نهایت، با تأمل در «آینده سازماندهی دانش»، به چالش ها و فرصت های پیش روی این حوزه در عصر دیجیتال و انفجار اطلاعات پرداخته می شود. این فصل، پلی میان نظریه و عمل در حوزه سازماندهی دانش برقرار می کند.

بخش پنجم: بازشناختی از کارکرد اجتماعی نهادهای حرفه – نقش کتابخانه ها در جامعه اطلاعاتی

بخش پایانی کتاب، نگاهی عمیق به کارکرد اجتماعی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دارد و نقش آن ها را در جوامع اطلاعاتی معاصر، به ویژه از منظر عدالت اجتماعی، مورد واکاوی قرار می دهد.

فصل ۱۰: عدالت اجتماعی و کارکرد اجتماعی کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی در جوامع اطلاعاتی

فصل دهم، به چرایی نیاز به فلسفه ورزی درباره «کارکرد کتابخانه ها» می پردازد و این نیاز را در بستر مفاهیم «عدالت» و «عدالت اجتماعی» قرار می دهد. پیشینه مفهومی و دیدگاه های انتقادی پیرامون «جامعه اطلاعاتی»، به ویژه مباحث مربوط به «شکاف اطلاعاتی»، در این فصل مورد بررسی قرار می گیرند. نویسندگان به آرمان «دسترسی همگانی به اطلاعات» و «کارکرد اجتماعی کتابخانه ها» در جوامع اطلاعاتی تاکید می کنند و «نظریه کارکرد تعادلی کتابخانه ها» را به عنوان پشتوانه ای استفهامی برای این رویکرد معرفی می کنند. این نظریه، با انگاره هایی درباره جامعه آرمانی، الزامات تحقق کارکرد تعادلی (فناوری و آموزش) و ارتباط آن با اخلاق حرفه ای، دیدگاهی جامع به نقش کتابخانه ها در پیشبرد عدالت اجتماعی و توانمندسازی افراد ارائه می دهد. این فصل برای درک رسالت عمیق تر حرفه علم اطلاعات و دانش شناسی، فراتر از ابعاد فنی، بسیار روشنگر است.

کتابخانه ها می توانند با فراهم آوردن دسترسی آزاد و برابر به اطلاعات، نقش محوری در تحقق عدالت اجتماعی و کاهش شکاف اطلاعاتی ایفا کنند.

نکات کلیدی و درس های آموخته از کتاب

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» درس ها و نکات کلیدی بسیاری را برای دانشجویان، پژوهشگران و حرفه مندان حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی به ارمغان می آورد. از جمله مهمترین این نکات می توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • اهمیت رویکرد نظری و تحلیلی: کتاب تاکید می کند که برای پیشرفت و تثبیت جایگاه یک رشته، پرداختن به مبانی نظری و فلسفی آن به همان اندازه ابعاد کاربردی اهمیت دارد. این رویکرد به فهم عمیق تر چالش ها و ارائه راهکارهای پایدارتر کمک می کند.
  • گذار از اطلاعات به دانش: یکی از مفاهیم اساسی کتاب، تبیین دگردیسی پارادایمیک از تمرکز صرف بر «اطلاعات» به سوی «دانش» است. این گذار نه تنها بر ابعاد مفهومی رشته تاثیر می گذارد، بلکه بازتاب های عمیقی در کارکردها، خدمات و سازماندهی در مراکز اطلاعاتی دارد. نقش نظریه «عوالم کارل پوپر» در این دیدگاه به خوبی برجسته می شود.
  • دگردیسی کارکردها و خدمات: کتاب به وضوح نشان می دهد که کتابخانه ها و مراکز اطلاعاتی نمی توانند با رویکردهای سنتی به حیات خود ادامه دهند. آن ها باید خدمات خود را به گونه ای متحول کنند که به جای صرفاً ارائه اطلاعات، به تسهیل فرآیند دانش آفرینی و دانش افزایی کاربران کمک کنند.
  • ضرورت بازنگری و توسعه مستمر: با توجه به پویایی مفهوم دانش و تحولات جامعه اطلاعاتی، رشته علم اطلاعات و دانش شناسی نیازمند بازنگری و توسعه مستمر در برنامه های آموزشی، پژوهشی و عملی است. این کتاب تلنگری برای جامعه علمی و حرفه ای است تا از رکود جلوگیری کند.
  • نقش اجتماعی و عدالت محور نهادهای اطلاعاتی: کتاب با تاکید بر مباحث عدالت اجتماعی، نقش حیاتی کتابخانه ها را در دسترسی همگانی به اطلاعات و کاهش شکاف اطلاعاتی برجسته می کند. این نگاه، فراتر از یک وظیفه فنی، یک رسالت اخلاقی و اجتماعی را برای حرفه ترسیم می نماید.

چرا مطالعه کامل این کتاب برای شما ضروری است؟ (ارزش افزوده ی واقعی)

مطالعه کامل کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» برای طیف وسیعی از مخاطبان، ارزشی فراتر از یک مرور ساده نظری دارد. این کتاب به دلایل زیر می تواند به عنوان یک منبع ضروری در نظر گرفته شود:

  • برای دانشجویان: این اثر منبعی غنی برای فهم مبانی و نظریه های بنیادین رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. مطالعه آن به دانشجویان کمک می کند تا با ریشه های مفهومی مباحث آشنا شوند، دیدگاهی انتقادی به مسائل پیدا کنند و توانایی تحلیل عمیق تری در موضوعات پایان نامه ها و پروژه های خود داشته باشند. این کتاب فراتر از محتوای کتب درسی رایج، به دانشجو می آموزد که چگونه به مسائل اساسی رشته نگاه کند و از حفظیات فاصله بگیرد.
  • برای پژوهشگران: «بازشناختی از دانش شناسی» پایه ای محکم برای طرح ایده های پژوهشی نوین و نقد نظریه های موجود فراهم می کند. با آشنایی عمیق با رویکردهای فلسفی و هستی شناسانه، پژوهشگران می توانند سوالات تحقیقاتی بدیع تری مطرح کرده و چارچوب های نظری مستحکم تری برای مطالعات خود بنا نهند. این کتاب می تواند الهام بخش بسیاری از پژوهش های میان رشته ای و فرارشته ای باشد.
  • برای حرفه مندان: کتاب به حرفه مندان و کتابداران بینش هایی عمیق برای ارتقاء خدمات و سازگاری با تغییرات محیطی ارائه می دهد. با درک تحولات مفهومی از اطلاعات به دانش، متخصصان می توانند خدمات خود را به گونه ای طراحی کنند که واقعاً پاسخگوی نیازهای دانشی کاربران باشد، نه صرفاً اطلاعاتی. این امر به افزایش اثربخشی و کارآمدی نهادهای اطلاعاتی در جامعه کمک شایانی می کند.

این کتاب دریچه ای به سوی فهم عمیق تر از علم اطلاعات و دانش شناسی می گشاید و به خواننده کمک می کند تا نه تنها «چه چیزی» را بداند، بلکه «چرا» و «چگونه» را نیز درک کند.

معرفی مختصر نویسندگان

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» حاصل همکاری و تخصص دو تن از اساتید و پژوهشگران برجسته حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در ایران است که هر یک سوابق درخشان و شناخته شده ای در این عرصه دارند:

امیر ریسمانباف

امیر ریسمانباف یکی از متخصصان با سابقه در زمینه «مدیریت دانش» و ریاست مراکز اطلاعاتی است. وی با تجربه عملی و آکادمیک خود در سازمان ها و نهادهای مختلف، بینشی عملی و کاربردی به مباحث نظری این کتاب بخشیده است. تخصص ایشان در حوزه مدیریت دانش، به ویژه چگونگی سازماندهی، اشاعه و بهره برداری از دانش در محیط های سازمانی، به غنای این اثر کمک شایانی کرده است. دیدگاه های وی در این کتاب، برگرفته از سال ها تجربه در مواجهه با چالش های واقعی مدیریت اطلاعات و دانش در عمل است.

رحمت الله فتاحی

رحمت الله فتاحی، از جمله پژوهشگران و نویسندگان معروف در حوزه تنظیم اطلاعات و مسائل نظری علم اطلاعات و دانش شناسی به شمار می رود. وی با تسلط عمیق بر مبانی فلسفی، هستی شناختی و معرفت شناختی این رشته، نقش محوری در جهت دهی نظری و تحلیلی این کتاب ایفا کرده است. آثار و پژوهش های متعدد ایشان در زمینه فهرست نویسی، رده بندی، و مباحث بنیادی علم اطلاعات، وی را به یکی از مراجع اصلی در ادبیات فارسی این حوزه تبدیل کرده است. بخش های فلسفی و نظری کتاب، به وضوح نشان دهنده عمق تفکر و دیدگاه های بنیادین دکتر فتاحی است.

نتیجه گیری: بازشناختی از دانش شناسی – پلی به سوی فهم عمیق تر

کتاب «بازشناختی از دانش شناسی» اثر ارزشمند امیر ریسمانباف و رحمت الله فتاحی، بیش از آنکه یک کتاب درسی متعارف باشد، یک سفر فکری و تحلیلی به عمق مفاهیم و مبانی رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است. این اثر با رویکردی انتقادی و جامع نگر، خواننده را به بازنگری در درک خود از ماهیت دانش، اطلاعات، و کارکردهای نهادهای اطلاعاتی دعوت می کند.

کتاب با ارائه تعاریف پیشنهادی برای دانش شناسی، واکاوی تمایز میان اطلاعات و دانش، و تحلیل عمیق هویت بین رشته ای یا چندرشته ای رشته، بستری محکم برای فهم تحولات پارادایمیک در این حوزه فراهم می آورد. از رفتار اطلاع یابی دانش محور گرفته تا دگردیسی خدمات اطلاع رسانی و چالش های نوین در سازماندهی دانش، تمامی ابعاد کلیدی رشته با نگاهی نظری و تحلیلی موشکافی شده اند. در نهایت، با تاکید بر کارکرد اجتماعی و عدالت محور کتابخانه ها، رسالتی فراتر از صرفاً فنی برای حرفه ترسیم می شود.

این کتاب به عنوان یک مرجع نظری و تحلیلی، برای هر دانشجوی مقاطع تحصیلات تکمیلی، پژوهشگر، و حرفه مندی که به دنبال فهم عمیق تر و جامع تر از مبانی، چالش ها و آینده رشته علم اطلاعات و دانش شناسی است، مطالعه ای ضروری و الهام بخش خواهد بود. «بازشناختی از دانش شناسی» به راستی پلی است به سوی فهمی عمیق تر و جامع تر از یکی از پویاترین حوزه های دانش بشری.

دکمه بازگشت به بالا