خلاصه کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

کتاب «روان‌شناسی یادگیری» تألیف یحیی سیدمحمدی با 304 صفحه در 10 فصل به بررسی فرآیندهای یادگیری نظریه‌های رفتارگرایانه و شناختی شرطی‌سازی حافظه انگیزش و یادگیری اجتماعی می‌پردازد. این اثر به‌عنوان منبع درسی در دانشگاه‌ها و برای داوطلبان کنکور ارشد و دکتری روان‌شناسی توصیه می‌شود. ساختار ساده و کاربردی کتاب همراه با خلاصه و سؤالات انتهای فصل آن را به منبعی مناسب برای مطالعه و تدریس تبدیل کرده است. کتاب در انتشارات روان منتشر شده و در دسترس علاقه‌مندان قرار دارد.

خلاصه کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

خلاصه فصل 1 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : یادگیری چیست؟

یادگیری فرآیندی است که از طریق آن موجودات تغییرات نسبی و پایدار در رفتار دانش یا مهارت‌های خود را به‌دست می‌آورند. این فرآیند معمولاً در پاسخ به تجربیات و تعاملات با محیط صورت می‌گیرد و می‌تواند شامل انواع مختلفی از تغییرات رفتاری یا شناختی باشد. در علم روانشناسی یادگیری به‌عنوان یک فرایند تدریجی و سیستماتیک برای کسب اطلاعات و مهارت‌ها تعریف می‌شود که معمولاً با تغییر در رفتار قابل مشاهده است. این تغییرات ممکن است به‌واسطهٔ آموزش تمرین یا مواجهه با تجربیات جدید ایجاد شوند. به‌طور کلی یادگیری شامل فرآیندهایی مانند پردازش اطلاعات ذخیره‌سازی در حافظه و توانایی بازیابی و به‌کارگیری آن اطلاعات در موقعیت‌های مختلف است.

به عبارت دیگر یادگیری یک تغییر نسبتاً دائمی در رفتار یا پتانسیل رفتاری است که ناشی از تجربه است. این تعریف چند نکته مهم را در بر دارد: اول اینکه تغییر باید نسبتاً دائمی باشد (یعنی یک تغییر موقتی ناشی از خستگی یا بیماری یادگیری محسوب نمی‌شود). دوم اینکه این تغییر باید ناشی از تجربه باشد (نه صرفاً بلوغ یا عوامل ژنتیکی).

برای مثال یادگیری رانندگی یادگیری یک زبان جدید یا حتی یادگیری اینکه دست زدن به یک اجاق داغ باعث سوختگی می‌شود همگی نمونه‌هایی از یادگیری هستند.

نکات کلیدی فصل 1 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • تعریف یادگیری: تغییر نسبتاً دائمی در رفتار یا پتانسیل رفتاری ناشی از تجربه.
  • فرآیند تدریجی و سیستماتیک: یادگیری به عنوان یک فرایند گام به گام و منظم.
  • تغییر در رفتار قابل مشاهده: اغلب یادگیری با تغییرات قابل مشاهده در رفتار همراه است.
  • پردازش اطلاعات ذخیره‌سازی و بازیابی: فرآیندهای کلیدی در یادگیری.

خلاصه فصل 2 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : پیشینه تاریخی یادگیری

تاریخچهٔ یادگیری به بررسی مفاهیم و نظریات مختلفی می‌پردازد که در طول زمان برای توضیح چگونگی کسب دانش و تغییر رفتار شکل گرفته‌اند. در قرن نوزدهم روانشناسان رفتارگرا و فلسفه‌های تداعی‌گرا پایه‌گذار تفکرات اولیه در این زمینه بودند. یکی از نخستین دیدگاه‌ها نظریه تداعی‌گرایی بود که معتقد بود یادگیری از طریق ارتباطات ساده میان مفاهیم مختلف در ذهن ایجاد می‌شود. این دیدگاه با پیشرفت‌های علمی در قرن بیستم توسط روانشناسانی مانند پاولف و اسکینر در حوزهٔ رفتارشناسی و شرطی‌سازی تحولاتی جدی یافت. این محققان به‌ویژه در مطالعات خود بر اثرات محیط بر رفتار فرد و فرآیندهای شرطی‌سازی تاکید کردند. نظریه‌های شناختی در اوایل قرن بیستم پدید آمدند و یادگیری را به‌عنوان یک فرآیند پیچیده‌تر و مربوط به پردازش اطلاعات و ساختارهای ذهنی در نظر گرفتند. در این دوران تأکید بیشتری بر فرآیندهای ذهنی نظیر توجه حافظه و حل مسئله قرار گرفت که به تدریج زمینه‌ساز ظهور نظریه‌های مدرن‌تر یادگیری شد. در نهایت پیشرفت‌های اخیر در روانشناسی یادگیری موجب ظهور رویکردهای ترکیبی شده است که تلفیق نظریات رفتارگرایی و شناخت‌گرایی را در بر دارند.

خلاصه کتاب عزرائیلبیشتر بخوانید: خلاصه کتاب عزرائیل

نکات کلیدی فصل 2 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • تداعی‌گرایی: یادگیری از طریق ارتباط بین مفاهیم.
  • رفتارگرایی: یادگیری از طریق شرطی‌سازی و تأثیر محیط.
  • شناخت‌گرایی: یادگیری به عنوان پردازش اطلاعات و ساختارهای ذهنی.
  • رویکردهای ترکیبی: تلفیق رفتارگرایی و شناخت‌گرایی.

خلاصه فصل 3 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : شرطی‌سازی کلاسیک (پاولفی): پدیده‌های اصلی

شرطی‌سازی کلاسیک که نخستین بار توسط ایوان پاولف معرفی شد به فرآیند یادگیری اطلاق می‌شود که در آن یک پاسخ طبیعی به یک محرک خاص از طریق ارتباط با یک محرک جدید شکل می‌گیرد. در این نوع شرطی‌سازی از طریق تکرار و همزمانی محرک خنثی با محرک طبیعی ارتباط پیدا کرده و موجب بروز پاسخ به محرک خنثی می‌شود. مهم‌ترین پدیده‌های این نوع شرطی‌سازی عبارتند از: ۱) تقویت پاسخ به محرک شرطی که به آن «شرطی شدن» گفته می‌شود. ۲) انتقال که به این معناست که پاسخ شرطی به محرک‌های مشابه نیز بروز می‌کند. ۳) اطفاء یا خاموشی که زمانی رخ می‌دهد که محرک شرطی بدون محرک طبیعی ارائه شود و پاسخ شرطی کاهش می‌یابد. ۴) بازآموزی یا تجدید که نشان‌دهندهٔ این است که پس از خاموشی اگر محرک‌ها دوباره همزمان ارائه شوند پاسخ شرطی به سرعت باز می‌گردد. ۵) تمایز که زمانی رخ می‌دهد که پاسخ شرطی فقط به یک محرک خاص تعلق پیدا می‌کند و به محرک‌های مشابه آن پاسخ داده نمی‌شود. این پدیده‌ها نقش مهمی در توضیح نحوه یادگیری در موجودات مختلف دارند و بسیاری از رفتارهای آموخته‌شده از طریق این مکانیسم درک می‌شود.

به بیان ساده شرطی‌سازی کلاسیک یعنی یادگیری از طریق ارتباط بین دو محرک. محرک اول (محرک غیرشرطی) به طور طبیعی یک پاسخ را ایجاد می‌کند و محرک دوم (محرک شرطی) پس از تکرار با محرک غیرشرطی به تنهایی می‌تواند همان پاسخ را ایجاد کند.

آزمایش معروف پاولف با سگ‌ها یک مثال کلاسیک است. در این آزمایش پاولف متوجه شد که سگ‌ها نه تنها با دیدن غذا (محرک غیرشرطی) بزاق ترشح می‌کنند بلکه با شنیدن صدای زنگ (محرک شرطی) که قبلاً با غذا همراه بوده است نیز بزاق ترشح می‌کنند.

نکات کلیدی فصل 3 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • شرطی شدن: تقویت پاسخ به محرک شرطی.
  • انتقال: پاسخ شرطی به محرک‌های مشابه.
  • اطفاء یا خاموشی: کاهش پاسخ شرطی در صورت عدم همراهی محرک شرطی با محرک غیرشرطی.
  • بازآموزی یا تجدید: بازگشت سریع پاسخ شرطی پس از خاموشی.
  • تمایز: پاسخ شرطی فقط به یک محرک خاص.

خلاصه فصل 4 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : شرطی‌سازی کنشگر: پدیده‌های اصلی

شرطی‌سازی کنشگر که توسط B.F. Skinner توسعه داده شد فرآیند یادگیری است که در آن رفتار از طریق پیامدهای خاصی مانند تقویت یا تنبیه شکل می‌گیرد. در این نوع شرطی‌سازی برخلاف شرطی‌سازی کلاسیک که در آن محرک‌ها قبل از پاسخ به فرد معرفی می‌شوند در شرطی‌سازی کنشگر پاسخ فرد خود موجب بروز محرک‌ها و پیامدهای خاص می‌شود. این نوع شرطی‌سازی بر اساس مفهوم تقویت (تقویت مثبت و منفی) و تنبیه استوار است. تقویت مثبت به معنی ارائه یک محرک خوشایند پس از رفتار است در حالی که تقویت منفی به معنی حذف یک محرک ناخوشایند پس از رفتار است. تنبیه نیز به معنای ارائه یک محرک ناخوشایند پس از رفتار برای کاهش احتمال تکرار آن رفتار است. از دیگر پدیده‌های اصلی در شرطی‌سازی کنشگر می‌توان به اطفاء اشاره کرد که زمانی رخ می‌دهد که رفتار بدون تقویت یا تنبیه تکرار شود و به مرور زمان از بین می‌رود. دیگر پدیده‌های مرتبط با این نوع شرطی‌سازی شامل تقویت متناوب تمایز و انتقال است که به وضوح نحوه یادگیری و حفظ رفتار را توضیح می‌دهند. این پدیده‌ها از طریق آزمایش‌های مختلف مانند آموزش جانوران به وسیله جعبه اسکینر به‌خوبی مستند شده‌اند و اهمیت زیادی در درک فرآیندهای یادگیری دارند.

به عبارت دیگر در شرطی‌سازی کنشگر ما یاد می‌گیریم که رفتارهای خاصی را انجام دهیم یا از انجام آن‌ها خودداری کنیم بر اساس پیامدهایی که این رفتارها به دنبال دارند.

برای مثال اگر یک کودک برای انجام تکالیفش جایزه بگیرد (تقویت مثبت) احتمالاً در آینده تکالیفش را بیشتر انجام می‌دهد. اگر یک دانش‌آموز برای دیر رسیدن به کلاس توبیخ شود (تنبیه) احتمالاً در آینده سعی می‌کند به موقع به کلاس برسد.

نکات کلیدی فصل 4 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • تقویت مثبت: ارائه یک محرک خوشایند پس از رفتار.
  • تقویت منفی: حذف یک محرک ناخوشایند پس از رفتار.
  • تنبیه: ارائه یک محرک ناخوشایند پس از رفتار.
  • اطفاء: از بین رفتن رفتار در صورت عدم تقویت یا تنبیه.
  • تقویت متناوب تمایز و انتقال: سایر پدیده‌های مرتبط با شرطی‌سازی کنشگر.

خلاصه کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

خلاصه فصل 5 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : اجتناب و تنبیه

فصل اجتناب و تنبیه به بررسی نقش این دو مفهوم در شکل‌دهی به رفتارهای فردی از طریق شرطی‌سازی کنشگر می‌پردازد. اجتناب به عنوان یک استراتژی یادگیری تعریف می‌شود که در آن فرد از مواجهه با محرک‌های ناخوشایند یا تهدیدکننده جلوگیری می‌کند. در این فرآیند رفتارهای خاص با هدف دوری از تجربهٔ منفی یا ناراحت‌کننده انجام می‌شود. در اصل اجتناب به نوعی تقویت منفی است که در آن حذف یا جلوگیری از محرک‌های منفی باعث تقویت و تکرار رفتار می‌شود. تنبیه از سوی دیگر به معرفی یک محرک ناخوشایند پس از یک رفتار اطلاق می‌شود به‌طوری که هدف آن کاهش یا حذف احتمال تکرار آن رفتار باشد. دو نوع تنبیه وجود دارد: تنبیه مثبت (اضافه کردن محرک ناخوشایند) و تنبیه منفی (حذف محرک مطلوب). در حالی که تنبیه ممکن است بلافاصله رفتار را کاهش دهد ولی عوارض جانبی آن مانند ترس اضطراب و اجتناب از موقعیت‌های خاص می‌تواند بر رفتارهای دیگر تأثیرگذار باشد. تفاوت اصلی میان اجتناب و تنبیه در این است که اجتناب به‌طور عمده بر جلوگیری از محرک‌های منفی تأکید دارد در حالی که تنبیه به کاهش و کنترل رفتارهای ناپسند از طریق پیامدهای منفی مرتبط است. این فصل به اهمیت استفاده صحیح از این مفاهیم در مدیریت رفتار و آموزش فردی پرداخته و به چالش‌ها و اثرات جانبی استفاده از این استراتژی‌ها نیز اشاره می‌کند.

اجتناب و تنبیه هر دو ابزارهایی هستند که برای تغییر رفتار استفاده می‌شوند اما مکانیسم‌های متفاوتی دارند. اجتناب بر پیشگیری از تجربه ناخوشایند تمرکز دارد در حالی که تنبیه بر کاهش احتمال تکرار رفتار نامطلوب پس از وقوع آن تمرکز دارد.

برای مثال اگر فردی بداند که لمس کردن یک سیم برق‌دار باعث شوک می‌شود از لمس کردن آن سیم اجتناب می‌کند. این یک مثال از یادگیری اجتنابی است. از سوی دیگر اگر کودکی به دلیل انجام یک کار اشتباه تنبیه شود (به عنوان مثال از تماشای تلویزیون محروم شود) این یک مثال از تنبیه است.

نکات کلیدی فصل 5 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • اجتناب: جلوگیری از مواجهه با محرک‌های ناخوشایند.
  • تنبیه مثبت: اضافه کردن محرک ناخوشایند پس از رفتار.
  • تنبیه منفی: حذف محرک مطلوب پس از رفتار.
  • تفاوت اجتناب و تنبیه: اجتناب بر پیشگیری تمرکز دارد تنبیه بر کاهش رفتار.
  • اثرات جانبی تنبیه: ترس اضطراب اجتناب از موقعیت‌ها.

خلاصه فصل 6 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : نگهداری رفتار: تقویت متناوب

فصل ‘نگهداری رفتار: تقویت متناوب’ به بررسی نقش تقویت متناوب در حفظ و استمرار رفتارهای آموخته‌شده می‌پردازد. تقویت متناوب فرآیندی است که در آن تقویت یا پاداش‌دهی به رفتارها به‌طور غیرمنظم و نامشخص صورت می‌گیرد که باعث می‌شود فرد برای انجام رفتارهای خاص منتظر پاداش باشد. این نوع تقویت معمولاً بر رفتارهایی که به‌طور مداوم نیاز به تقویت ندارند بلکه نیاز به تقویت پراکنده دارند تأثیر می‌گذارد. یکی از ویژگی‌های برجسته تقویت متناوب این است که به حفظ رفتار در طولانی‌مدت کمک می‌کند چرا که فرد نمی‌داند چه زمانی پاداش دریافت خواهد کرد. انواع مختلفی از تقویت متناوب وجود دارد که شامل تقویت متناوب بر اساس زمان (تقویت در فواصل زمانی معین) و تقویت متناوب بر اساس تعداد دفعات رفتار (تقویت پس از تعدادی پاسخ) هستند. این روش به‌ویژه در زمینه‌هایی مانند شرطی‌سازی کنشگر و یادگیری رفتارهای پیچیده کاربرد دارد. در این فصل همچنین به چگونگی کاربرد این تکنیک در شرایط آموزشی و درمانی پرداخته شده و اثرات آن بر تثبیت رفتار در موجودات مختلف بررسی می‌شود.

تقویت متناوب به دلیل غیرقابل پیش‌بینی بودن می‌تواند رفتار را بسیار مقاوم‌تر در برابر خاموشی کند. وقتی فرد به دریافت پاداش پس از هر بار انجام رفتار عادت نکرده باشد احتمال اینکه به سرعت دست از انجام آن بکشد کمتر است.

برای مثال در دستگاه‌های اسلات (ماشین‌های قمار) تقویت متناوب نقش مهمی در حفظ رفتار بازی کردن دارد. بازیکن نمی‌داند چه زمانی برنده خواهد شد اما می‌داند که احتمال برنده شدن وجود دارد و این او را به ادامه بازی ترغیب می‌کند.

نکات کلیدی فصل 6 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • تقویت متناوب: پاداش‌دهی غیرمنظم و نامشخص.
  • حفظ رفتار در طولانی‌مدت: یکی از ویژگی‌های برجسته تقویت متناوب.
  • انواع تقویت متناوب: بر اساس زمان و بر اساس تعداد دفعات رفتار.
  • کاربرد در شرطی‌سازی کنشگر و یادگیری رفتارهای پیچیده.
  • مقاوم‌تر کردن رفتار در برابر خاموشی.

خلاصه فصل 7 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : چه چیزی آموخته می‌شود؟ نظریه‌های یادگیری تداعی‌گرا در برابر شناختی

فصل ‘چه چیزی آموخته می‌شود؟ نظریه‌های یادگیری تداعی‌گرا در برابر شناختی’ به بررسی دو رویکرد اصلی در توضیح فرآیند یادگیری می‌پردازد: نظریه‌های یادگیری تداعی‌گرا و شناختی. در نظریه‌های تداعی‌گرا یادگیری به‌عنوان فرآیند ارتباط‌سازی میان محرک‌ها و پاسخ‌ها تعریف می‌شود. این نظریه‌ها بر مبنای اصل تداعی استوارند که می‌گوید یادگیری از طریق ارتباط میان تجربه‌ها و محرک‌ها صورت می‌گیرد. برای مثال در شرطی‌سازی کلاسیک و کنشگر رفتار از طریق تقویت و شرایط محیطی تغییر می‌کند. در مقابل نظریه‌های شناختی بر اهمیت فرآیندهای ذهنی مانند تفکر درک و حافظه تأکید دارند و یادگیری را به‌عنوان پردازش اطلاعات در نظر می‌گیرند. در این رویکرد فرد فعالانه اطلاعات را پردازش کرده ذخیره‌سازی و بازیابی آن را انجام می‌دهد. این رویکردها به تفاوت‌هایی در نحوه درک و تفسیر اطلاعات و نیز در تأثیر آن بر رفتار افراد می‌پردازد. در این فصل مقایسه میان این دو دیدگاه نشان می‌دهد که نظریه‌های تداعی‌گرا بیشتر بر تأثیر محیط و تغییرات رفتاری تأکید دارند در حالی که نظریه‌های شناختی بیشتر بر فرآیندهای درونی و شناختی متمرکز هستند. در نهایت این فصل به این نکته می‌پردازد که برای درک کامل‌تر یادگیری ترکیب این دو رویکرد ممکن است مفیدتر از انتخاب یکی از آن‌ها باشد.

تفاوت کلیدی بین این دو رویکرد در این است که تداعی‌گرایان بر ارتباطات خودکار و ناخودآگاه بین محرک‌ها و پاسخ‌ها تمرکز دارند در حالی که شناخت‌گرایان بر فرآیندهای ذهنی آگاهانه که در یادگیری نقش دارند تأکید می‌کنند.

برای مثال یادگیری یک مهارت ورزشی می‌تواند هم جنبه‌های تداعی‌گرا و هم جنبه‌های شناختی داشته باشد. تداعی‌گرایی در ایجاد ارتباط بین حرکات و موقعیت‌های مختلف نقش دارد در حالی که شناخت‌گرایی در برنامه‌ریزی استراتژی‌بندی و تصمیم‌گیری نقش دارد.

نکات کلیدی فصل 7 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • نظریه‌های تداعی‌گرا: یادگیری از طریق ارتباط‌سازی میان محرک‌ها و پاسخ‌ها.
  • نظریه‌های شناختی: یادگیری به عنوان پردازش اطلاعات و فرآیندهای ذهنی.
  • تأکید تداعی‌گرایان بر تأثیر محیط و رفتار.
  • تأکید شناخت‌گرایان بر فرآیندهای درونی و شناختی.
  • ترکیب دو رویکرد برای درک کامل‌تر یادگیری.

خلاصه فصل 8 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : یادگیری به وسیله مشاهده

فصل ‘یادگیری به وسیله مشاهده’ به توضیح فرآیند یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران می‌پردازد. این نوع یادگیری که به آن یادگیری اجتماعی یا مدل‌سازی نیز گفته می‌شود نشان می‌دهد که انسان‌ها و موجودات دیگر می‌توانند رفتارهای جدید را بدون تجربه مستقیم از طریق مشاهده و تقلید رفتار دیگران یاد بگیرند. بر اساس نظریه آلبرت بندورا افراد از طریق فرآیندهای مشاهده‌ای به ویژه مشاهده مدل‌های اجتماعی و رفتارهای آنان می‌توانند مهارت‌ها نگرش‌ها و رفتارهای جدیدی را به‌دست آورند. در این فرآیند فرد چهار مرحله اصلی را طی می‌کند: توجه به رفتار مدل یادآوری آن رفتار توانایی تقلید از رفتار و انگیزش برای انجام آن رفتار. همچنین بندورا به نقش تقویت و تنبیه در یادگیری مشاهده‌ای اشاره می‌کند و بیان می‌کند که افراد بیشتر تمایل دارند رفتارهایی را تقلید کنند که پیامدهای مثبت و تقویتی داشته باشند. این فصل به توضیح تجربیات مختلفی مانند آزمایش‌های بندورا با استفاده از عروسک‌های بوبو می‌پردازد که نشان می‌دهد مشاهده رفتارهای خشونت‌آمیز می‌تواند منجر به تکرار چنین رفتارهایی در افراد شود. یادگیری به وسیله مشاهده کاربردهای زیادی در زمینه‌های آموزشی تربیتی و حتی درمانی دارد چرا که از طریق ارائه مدل‌های مناسب می‌توان رفتارهای مطلوب را در افراد ایجاد کرد.

یادگیری مشاهده‌ای یک روش قدرتمند برای کسب مهارت‌ها و دانش جدید است. ما می‌توانیم از طریق مشاهده رفتار دیگران و تقلید از آن‌ها بسیاری از رفتارهای پیچیده را یاد بگیریم.

برای مثال یک کودک می‌تواند از طریق مشاهده رفتار والدینش نحوه غذا خوردن صحبت کردن و تعامل با دیگران را یاد بگیرد. یک دانش‌آموز می‌تواند از طریق مشاهده رفتار یک معلم موفق روش‌های تدریس مؤثر را یاد بگیرد.

نکات کلیدی فصل 8 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • یادگیری از طریق مشاهده رفتار دیگران.
  • یادگیری اجتماعی یا مدل‌سازی.
  • چهار مرحله اصلی در یادگیری مشاهده‌ای: توجه یادآوری تقلید انگیزش.
  • نقش تقویت و تنبیه در یادگیری مشاهده‌ای.
  • تأثیر مشاهده رفتارهای خشونت‌آمیز.

خلاصه فصل 9 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : اساسی زیستی یادگیری و رفتار

فصل ‘اساسی زیستی یادگیری و رفتار’ به بررسی ارتباط بین فرآیندهای زیستی و یادگیری می‌پردازد و بر تأثیرات فیزیولوژیکی و عصبی در شکل‌گیری و تنظیم رفتار تأکید دارد. این فصل نشان می‌دهد که یادگیری تنها نتیجه تعاملات محیطی نیست بلکه تحت تأثیر سازوکارهای زیستی پیچیده‌ای است که در مغز و سیستم عصبی رخ می‌دهند. ساختارهای مغزی مانند هیپوکامپوس و قشر پیشانی در پردازش اطلاعات و یادگیری نقش اساسی دارند. در این فصل همچنین به اهمیت نوروترنسمیترها و تغییرات شیمیایی در مغز در حین فرآیندهای یادگیری اشاره می‌شود. این تغییرات شیمیایی می‌توانند به تقویت یا تضعیف سیناپس‌ها و ارتباطات عصبی منجر شوند و در نتیجه رفتارهای جدید را تسهیل یا محدود کنند. علاوه بر این جنبه‌های وراثتی و تأثیرات تکاملی نیز در یادگیری و رفتار بررسی می‌شوند. برخی از رفتارها از طریق وراثت منتقل می‌شوند و تغییرات رفتاری بر اساس سازگاری با محیط می‌توانند در نسل‌های بعدی مشاهده شوند. این فصل همچنین به فرآیندهای یادگیری در حیوانات و تأثیرات زیستی آن‌ها در شرایط آزمایشگاهی اشاره می‌کند که از طریق آزمایش‌های مختلف می‌توان تفاوت‌های زیستی در یادگیری را بررسی کرد. در نهایت این فصل به این نکته اشاره می‌کند که برای درک کامل رفتار انسان و موجودات زنده لازم است که فرآیندهای زیستی محیطی و یادگیری به‌طور همزمان در نظر گرفته شوند.

این فصل به ما یادآوری می‌کند که یادگیری فقط یک پدیده روانشناختی نیست بلکه یک پدیده زیستی نیز هست. فرآیندهای یادگیری در مغز ما رخ می‌دهند و تحت تأثیر عوامل مختلف زیستی قرار می‌گیرند.

برای مثال آسیب به هیپوکامپوس می‌تواند باعث اختلال در حافظه و یادگیری شود. تغییرات در سطح نوروترنسمیترها می‌تواند بر توانایی ما در یادگیری و تمرکز تأثیر بگذارد. عوامل ژنتیکی نیز می‌توانند بر استعداد ما در یادگیری برخی مهارت‌ها تأثیر بگذارند.

نکات کلیدی فصل 9 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • ارتباط بین فرآیندهای زیستی و یادگیری.
  • تأثیرات فیزیولوژیکی و عصبی بر رفتار.
  • نقش ساختارهای مغزی مانند هیپوکامپوس و قشر پیشانی.
  • اهمیت نوروترنسمیترها و تغییرات شیمیایی در مغز.
  • تأثیرات وراثتی و تکاملی بر یادگیری و رفتار.

خلاصه فصل 10 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی : یادگیری و انگیزش

فصل ‘یادگیری و انگیزش’ به بررسی رابطه میان انگیزش و فرآیندهای یادگیری می‌پردازد و توضیح می‌دهد که چگونه انگیزه‌های درونی و بیرونی بر رفتار فرد و توانایی او در یادگیری تأثیر می‌گذارند. انگیزش به‌عنوان عاملی تعیین‌کننده در شدت و تداوم یادگیری معرفی می‌شود و به دو دسته اصلی انگیزش درونی و بیرونی تقسیم می‌شود. انگیزش درونی به علاقه و لذت فرد از انجام یک فعالیت به خودی خود اشاره دارد در حالی که انگیزش بیرونی به عواملی مانند پاداش‌ها یا تهدیدهای بیرونی برای انجام فعالیت مربوط می‌شود. این فصل به مدل‌های مختلف انگیزش مانند نظریه نیازهای بنیادی (ماتیو و دهزی) نظریه انگیزش خودمختاری و نظریه‌های پاداش و تقویت اشاره می‌کند که هرکدام توضیح می‌دهند چگونه انگیزه‌ها می‌توانند بر فرآیند یادگیری تأثیر بگذارند. همچنین بررسی نقش اهداف در فرآیند یادگیری نیز در این فصل انجام می‌شود که نشان می‌دهد اهداف مشخص و چالش‌برانگیز می‌توانند به تقویت انگیزه فرد و افزایش تلاش‌های یادگیری منجر شوند. در نهایت این فصل به تأثیرات محیط آموزشی بر انگیزش و یادگیری اشاره دارد و نشان می‌دهد که چگونه ایجاد شرایط مناسب و ارائه بازخورد مؤثر می‌تواند موجب افزایش انگیزه و بهبود یادگیری شود.

انگیزش یک نیروی محرکه قوی در یادگیری است. وقتی ما انگیزه داشته باشیم بیشتر تلاش می‌کنیم بیشتر تمرکز می‌کنیم و بیشتر احتمال دارد که موفق شویم.

برای مثال اگر یک دانش‌آموز به موضوعی علاقه داشته باشد احتمالاً بیشتر تلاش می‌کند تا آن را یاد بگیرد. اگر یک کارمند احساس کند که کارش مهم و ارزشمند است احتمالاً انگیزه بیشتری برای انجام آن خواهد داشت.

نکات کلیدی فصل 10 کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • رابطه بین انگیزش و فرآیندهای یادگیری.
  • انگیزش درونی و بیرونی.
  • تأثیر انگیزه بر شدت و تداوم یادگیری.
  • نقش اهداف در فرآیند یادگیری.
  • تأثیرات محیط آموزشی بر انگیزش و یادگیری.

درباره نویسنده کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

یحیی سیدمحمدی استاد پیشکسوت روان‌شناسی در ایران با تألیف کتاب «روان‌شناسی یادگیری» به‌عنوان منبعی معتبر در حوزه نظریه‌های یادگیری شناخته می‌شود. این اثر با رویکردی ساده و روان مفاهیمی چون شرطی‌سازی کلاسیک تقویت اجتناب و تنبیه را در قالبی دانشگاهی و کاربردی ارائه می‌دهد. ساختار کتاب شامل ده فصل است که در انتهای هر فصل خلاصه‌ای از مطالب و سؤالاتی برای تفکر بیشتر ارائه شده است. این ویژگی‌ها موجب شده تا کتاب به‌عنوان منبعی مناسب برای تدریس در دانشگاه‌ها و مطالعه دانشجویان رشته‌های روان‌شناسی و مشاوره مطرح گردد.

نویسنده کتاب روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

کتاب های مرتبط با روانشناسی یادگیری یحیی سید محمدی

  • روانشناسی یادگیری: بررسی فرآیندهای ذهنی و شناختی در یادگیری انسان و معرفی روش‌های مؤثر آموزش.
  • یادگیری و حافظه: مطالعه علمی فرآیندهای یادگیری و حافظه در انسان و حیوانات.
  • روانشناسی تربیتی: بررسی اصول روانشناسی در فرآیند آموزش و پرورش.
  • یادگیری در کلاس درس: ارائه راهکارهای عملی برای بهبود فرآیند یادگیری در محیط کلاس.
  • یادگیری و تدریس: مطالعه نظری و عملی در زمینه یادگیری و روش‌های تدریس مؤثر.
  • یادگیری و انگیزش: بررسی رابطه بین انگیزش و فرآیند یادگیری در انسان.
  • روانشناسی رشد: مطالعه تغییرات روانی و شناختی در طول عمر انسان.
  • یادگیری اجتماعی: بررسی تأثیرات اجتماعی بر فرآیند یادگیری فردی.
  • یادگیری زبان: مطالعه فرآیند یادگیری زبان و عوامل مؤثر بر آن.
  • یادگیری در دوران کودکی: بررسی فرآیندهای یادگیری در دوران اولیه زندگی و تأثیر آن بر رشد فردی.

دکمه بازگشت به بالا