تجربه یک اسیر ۱۶ ساله از ماه رمضان

بعثی ها سر شب به ما غذا می دادند و مجبوریم می شدیم تا مقداری از این غذا را برای سحری نگه داریم و عادت کرده بودیم تا کمتر بخوریم و این به سود ما بود چرا که کمتر بیمار می شدیم.
به گزارش ایواره محمد غلامی اهل شهرستان تربیت حیدریه استان خراسان رضوی است که در ۱۶ سالگی و در عملیات خیبر به اسارت دشمن بعثی درآمده است. او در خاطره ای درباره ماه مبارک رمضان روایت می کند: در عملیات خیبر دشمن عقبه جبهه ما را بمباران شیمیایی کرد و همین سبب شد تا پشتیبانی از نیروها قطع شود.
این قطع پشتیبانی فرصتی را برای دشمن فراهم کرد تا رزمندگان پیشرو را محاصره کرده و اسیر بگیرد که ما نیز در زمره کسانی بودیم در این عملیات اسیر شدند. در ابتدای اسارت به موصل چهار و سپس به موصل دو منتقل شدم. بعثی ها تعدادی از رزمندگان کم سم و سال را برای امور تبلیغاتی جدا کردند و در نهایت من نیز با این همرزمان به کمپ ۲ رمادی ۷ منتقل شدم.
سربازان بعثی تصور می کردند که ما آغاز کننده جنگ بودیم و به همین دلیل ما را مجوس می دانستند و از روزه داری اسرا تعجب می کردند. بعثی ها سر شب به ما غذا می دادند و مجبوریم می شدیم تا مقداری از این غذا را برای سحری نگه داریم و عادت کرده بودیم تا کمتر بخوریم و این به سود ما بود چرا که کمتر بیمار می شدیم.
معمولاً قبل از اذان صبح که بیداریم می شدیم سعی می کردیم تا قرآن بخوانیم و ادعیه ماه مبارک رمضان را به کمک طلبه هایی که در بند اسارت بودند قرائت می کردیم. بعثی ها بسیار تلاش می کردند تا ما را بر علیه نظام بشورانند اما دوستان مقاومت بسیاری از خود نشان دادند و حتی در این راه شهید و جانباز دادیم. با استفاده از خمیر نان شکر و پرتقال بامیه درست می کردیم.
انتهای پیام