موضوعی که تا چند ماه قبل حدس و گمان بود اکنون به واقعیت تبدیل شده است: ماشین جنگی رژیم صهیونیستی تهاجم زمینی به لبنان را آغاز کرده است. چه روزهایی در انتظار غرب آسیا است؟ آیا نفیر جنگ به صدا درآمده است؟
به گزارش ایواره، به نقل از ایرنا، بامداد امروز و با اعلام رسمی سخنگوی ارتش عبری درباره «عملیات نظامی محدود»، نظامیان با پشتیبانی هوایی و توپخانه، تلاش کردند از مرز عبور کنند.
صهیونیستها از ساعت صفر امروز با مقاومت رزمندگان مقاومت و مبارزان حزبالله لبنان روبرو شدند. عقربههای ساعت در منطقهای که نفس جهان را بند آورده است دوباره از حرکت ایستادهاند.
حمله رژیم یاغی صهیونیستی، پتانسیل فعالسازی یک جنگ تمامعیار بین حزبالله و اسرائیل را دارد. منازعهای که البته شاید شعلههای آتش آن کل منطقه را فرا بگیرد.
چه اینکه بامداد امروز، همزمان با آغاز حمله اسرائیل علیه لبنان، ارتش ملی یمن، تلآویو را با موشک بالستیک هدف قرار داد. اخباری هم از هدف قرار گرفتن پایگاه نظامی آمریکا در نزدیکی فرودگاه بغداد منتشر شد.
این تلاطمها ثمره حضور یک رئیس جمهور صهیونیست در کاخ سفید است که جنایتکاران جنگی تلآویو با چک سفید امضای او، تمام ساختارها، هنجارها و قواعد بینالمللی را به سخره گرفته و نظم آمریکایی حاکم بر جهان را به زوال کشاندهاند؛ همانطور که زوال عقل جو بایدن، منطقه و جهان را در لبه پرتگاه قرار داده است!
ارتش اشغالگر با نزدیک شدن به یکسالگی جنگ غزه که فرسایشیترین جنگ در تاریخ ۷۶ ساله اسرائیل محسوب میشود میخواهد به هر قیمتی و هر چه زودتر با چند پیروزی برق آسا پرونده این جنگ را ببندد.
برای این منظور، دولت نتانیاهو، تصویری از همان «سگهاری» که موشهدایان آرزویش را داشت و به صهیونیست ها توصیه کرده بود را به نمایش گذاشته است. تصویری که باید انگاره «شکست ناپذیری» و «هراس انگیزانه» از اسرائیل را بازسازی و ترمیم کند، تصویری که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ کاملا مچاله شد.
تاریخ اما میگوید داستان پیروزیهای برق آسا به قرن قبل بازمیگردد و دوران آن به سر آمده است. محور مقاومت آنتی تز این راهبرد را که همان فرسایشی کردن نبرد است همچنان به کار گرفته است. مقاومت مشغول افزایش دامنه، کیفیت و سطح ضرباتی است که بر اسرائیل وارد میاورد. اضلاع این جبهه به تازگی اعلام کردهاند وارد فاز استفاده از «افعال بیقاعده» در حمله به سرزمینهای اشغالی شدهاند.
رفتار دولت صهیونیستی، طی روزهای اخیر، بویژه عملیاتهای لبنان و ترور شهید سید حسن نصرالله، علائم غرور بیش از حد و توهم قدرت را نشان داده است. این ادراک در رژیم شکل گرفته که با عملیات پیجری و ترور دبیرکل حزبالله لبنان، جنگی کرده که به همه جنگ ها پایان داده است و حالا با یک ضربه دیگر کار حزبالله را تمام میکند. جنگنده های نتانیاهو، بی محابا و دیوانه وار علاوه بر لبنان، مشغول حمله به سوریه و یمن هستند.
اما غالب مراکز رسانهای و اندیشهای جهان، با دیده تردید به حمله زمینی به لبنان مینگرند. پرسش اصلی این است: آیا رژیم صهیونیستی در حمله زمینی به لبنان دچار سوءمحاسبه (Miscalculation) شده است؟
موضوعی که در رسانههای جهان به طور گستردهای بازتاب پیدا کرده، حول این گزاره میچرخد که شکست کامل حزبالله بسیار بعید است، چرا که جایگاه این گروه در جامعه لبنان، بویژه در میان جمعیت شیعه در جنوب این کشور، بسیار مستحکم است و مبارزه با حزبالله تنها آن را قویتر میکند زیرا ریشهکن کردن حزبالله به عنوان یک ایده عملاً غیرممکن است.
در همین رابطه الجزیره در گزارشی نوشت: مبارزه روی زمین، نقطه قوت حزبالله است. این گروه سالهاست که برای این اتفاق تمرین میکند. رزمندگان حزبالله آموزشهای جامعی دیدهاند و تجربه زیادی پس از رزم در سوریه کسب کردهاند.
همچنین هر تلاشی از سوی اسرائیل برای ایجاد یک منطقه حائل در اطراف مرز با لبنان به عنوان یکی از سناریوی رژیم در حمله زمینی به لبنان، به احتمال زیاد، پایان بدی برای آنها خواهد داشت.
الجزیره مینویسد: برای ایجاد حائل، اسرائیل باید از نیروهای زمینی برای حفظ زمین استفاده کند. جغرافیای جنوب، حرکت را دشوار می کند و کمین حزب الله را بسیار آسان می کند. هر منطقه حائل به این معنی است که اسرائیل باید نیروهای خود را در منطقه حائل، در مواضع مستحکم، همراه با گشت زنی تهاجمی، نظارت و پشتیبانی نیروی هوایی نگه دارد. هر نیروی زمینی هدف ثابتی برای بمب های کنار جاده ای، تک تیراندازها، کمین ها و حملات موشکی خواهد بود. تا زمانی که نیروهای اسرائیلی باقی بمانند، جریانی از کیسه های اجساد به اسرائیل برمی گردد.
علاوه بر این، روزنامه واشنگتن پست روز یکشنبه در گزارشی نوشت: بعید است که ترور نصرالله برای حزبالله لبنان ضربهای سهمگین بوده باشد، زیرا حزبالله در عمق جامعه مردم لبنان ریشه دوانده و با تار و پود آنان عجین شده است.
به نوشته این رسانه آمریکایی، تنها بخشی از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار موشک و راکت حزبالله در حمله صهیونیستها از بین رفته و بخش اعظم این زرادخانه موشکی سالم باقی مانده و آماده استفاده است.
به گزارش واشنگتنپست، حزبالله همچنین دستکم ۴۰ تا ۵۰ هزار نیروی نظامی ماهر و آماده رزم دارد. در انتهای این گزارش آمده است: «نصرالله رفته، اما حزبالله پابرجاست.»
همچنین اندیشکده انگلیسی چتم هاوس گزارش مفصلی درباره وضعیت تقابل حزبالله و رژیم صهیونیستی بعد از ترور سید حسن نصرالله و حمله زمینی به لبنان نوشته است.
در این گزارش آمده است: بهرغم موفقیتهای تاکتیکی، اسرائیل به هیچ وجه در آستانه دستیابی به دستاوردهای استراتژیک قرار ندارد. مناطق شمالی این کشور تقریباً به طور کامل از جمعیت تخلیه شده، وجهه بینالمللیاش بابت کشتار و تحمیل درد و رنج بر دهها هزار غیرنظامی بشدت لطمه دیده، اقتصادش دچار مشکل جدی شده و سیاست داخلی آن درگیر آشفتگی گشته است.
عدم وجود یک استراتژی دیپلماتیک و تداوم سرکوب حماس و حزبالله هرچند از نظر سیاسی برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مفید است، اما دردی از هیچ یک از چالشهای پیش گفته اسرائیل دوا نخواهد کرد.
اندیشکده انگلیسی مینویسد: تصور اینکه حزبالله اکنون بیدفاع است یا اینکه به دلیل ضربات اسرائیل به زانو درخواهد آمد یک اشتباه فاحش است. شکست در فلسفه حزبالله جایی ندارد. حتی اسرائیل نیز اذعان کرده که حزبالله دارای توانمندیهای نظامی قابل توجهی است. آسیبی که حزبالله میتواند به اسرائیل وارد کند همچنان ویرانگر است.
بر اساس گزارش «چتم هاوس»، اسرائیل اکنون مست موفقیتهای تاکتیکی خویش است و تصور میکند کاری را که با حماس انجام داده میتواند با حزبالله نیز انجام دهد. اما حزبالله یک بازیگر کاملاً متفاوت است.
اگر حزبالله واقعاً نگران شود، از تسلیحات و تاکتیکهای جدید و مرگبار برای تداوم بقا استفاده خواهد کرد؛ سلاحها و تاکتیکهایی که حماس آرزو میکرد در اختیار داشته باشد. ورود اسرائیل به فاز تهاجم زمینی یک اقدام احمقانه خواهد بود، زیرا این دقیقاً جایی است که حزبالله در آن دست بالا را دارد. این گروه به بهترین نحو با جغرافیای منطقه آشناست و برای یک نبرد کاملاً مؤثر آموزش دیده است. کوهها و درههای جنوب لبنان محلات غزه نیستند.
اسرائیل عملیات ترور سید حسن نصرالله را «نظم جدید» نامگذاری کرد که این پیام را بدهد که تلآویو معادله جدیدی در منطقه در حال تولد است. اما این عبارت بیشتر اذهان را به سال ۲۰۰۶ پرتاب کرد. سالی که قرار بود «خاورمیانه بزرگ» تاسیس شود!
اسرائیل برای بار سوم در حال آزمودن مقاومت لبنان است. سال ۲۰۰۰ توسط حزب الله از جنوب لبنان اخراج شد. سال ۲۰۰۶ طعم تلخ دومین شکست خود در منطقه از مقاومت لبنان را چشید. آیا رژیم صهیونیستی از تاریخ درس نگرفته است؟ این ویژگی اصلی آپارتاید است.
علاوه بر این، روزنامه واشنگتن پست روز یکشنبه در گزارشی نوشت: بعید است که ترور نصرالله برای حزبالله لبنان ضربهای سهمگین بوده باشد، زیرا حزبالله در عمق جامعه مردم لبنان ریشه دوانده و با تار و پود آنان عجین شده است.
به نوشته این رسانه آمریکایی، تنها بخشی از ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار موشک و راکت حزبالله در حمله صهیونیستها از بین رفته و بخش اعظم این زرادخانه موشکی سالم باقی مانده و آماده استفاده است.
به گزارش واشنگتنپست، حزبالله همچنین دستکم ۴۰ تا ۵۰ هزار نیروی نظامی ماهر و آماده رزم دارد. در انتهای این گزارش آمده است: «نصرالله رفته، اما حزبالله پابرجاست.»
همچنین اندیشکده انگلیسی چتم هاوس گزارش مفصلی درباره وضعیت تقابل حزبالله و رژیم صهیونیستی بعد از ترور سید حسن نصرالله و حمله زمینی به لبنان نوشته است.
در این گزارش آمده است: بهرغم موفقیتهای تاکتیکی، اسرائیل به هیچ وجه در آستانه دستیابی به دستاوردهای استراتژیک قرار ندارد. مناطق شمالی این کشور تقریباً به طور کامل از جمعیت تخلیه شده، وجهه بینالمللیاش بابت کشتار و تحمیل درد و رنج بر دهها هزار غیرنظامی بشدت لطمه دیده، اقتصادش دچار مشکل جدی شده و سیاست داخلی آن درگیر آشفتگی گشته است.
عدم وجود یک استراتژی دیپلماتیک و تداوم سرکوب حماس و حزبالله هرچند از نظر سیاسی برای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل مفید است، اما دردی از هیچ یک از چالشهای پیش گفته اسرائیل دوا نخواهد کرد.
اندیشکده انگلیسی مینویسد: تصور اینکه حزبالله اکنون بیدفاع است یا اینکه به دلیل ضربات اسرائیل به زانو درخواهد آمد یک اشتباه فاحش است. شکست در فلسفه حزبالله جایی ندارد. حتی اسرائیل نیز اذعان کرده که حزبالله دارای توانمندیهای نظامی قابل توجهی است. آسیبی که حزبالله میتواند به اسرائیل وارد کند همچنان ویرانگر است.
بر اساس گزارش «چتم هاوس»، اسرائیل اکنون مست موفقیتهای تاکتیکی خویش است و تصور میکند کاری را که با حماس انجام داده میتواند با حزبالله نیز انجام دهد. اما حزبالله یک بازیگر کاملاً متفاوت است. اگر حزبالله واقعاً نگران شود، از تسلیحات و تاکتیکهای جدید و مرگبار برای تداوم بقا استفاده خواهد کرد؛ سلاحها و تاکتیکهایی که حماس آرزو میکرد در اختیار داشته باشد.
ورود اسرائیل به فاز تهاجم زمینی یک اقدام احمقانه خواهد بود، زیرا این دقیقاً جایی است که حزبالله در آن دست بالا را دارد. این گروه به بهترین نحو با جغرافیای منطقه آشناست و برای یک نبرد کاملاً مؤثر آموزش دیده است. کوهها و درههای جنوب لبنان محلات غزه نیستند.
اسرائیل برای بار سوم در حال آزمودن مقاومت لبنان است. سال ۲۰۰۰ توسط حزب الله از جنوب لبنان اخراج شد. سال ۲۰۰۶ طعم تلخ دومین شکست خود در منطقه از مقاومت لبنان را چشید. آیا رژیم صهیونیستی از تاریخ درس نگرفته است؟ این ویژگی اصلی آپارتاید است.
انتهای پیام