انشالله تک تک روسای دانشگاههایی که در این سالهای اخیر دانشگاه را با پادگان اشتباه گرفته بودند از کار برکنار شوند تا دانشجو و استاد احساس امنیت کرده و با عشق به کار علمی و پژوهشی بپردازند. این یکی از راههای حفظ متخصصان و مستعدان در داخل کشور است.
اخراج محمد فاضلی از دانشگاه شهید بهشتی، بلافاصله بعد از اتمام دولت روحانی، یکی از بیرحمانه ترین اخراجها بود. فاضلی بسیار نجابت به خرج داد، نجابت و بغضی که در مناظره تلویزیونی در کنار مسعود پزشکیان ترکید.
فاضلی فرد قلم، مطالعه و پژوهش است. او جایش در دانشگاه است. حتی با پیروزی پزشکیان، همانطوریکه خودش خواست، به مناصب دولتی پشت کرد تا مستقل بماند، او به عهدش وفادار ماند تا منتقد و دیده بان سرزمینی باشد که سخت دغدغه اش را دارد. اما در زمان عهدش، کمی تندروی کرد و گفت حتی با آمدن پزشکیان به دانشگاه بر نمی گردد. دانشگاه باید محمد فاضلی را محکم به دانشگاه برگرداند، حقوق از دست رفته اش را به او بدهد و از او دلجویی کند. اگر دانشگاه شهید بهشتی حاضر نیست خطایش را جبران کند، من به رئیس آینده دانشگاه تهران پیشنهاد می کنم فاضلی را به دانشگاه تهران بیاورد.
فاضلی حق دارد از رییس وقت دانشگاه شهید بهشتی به خاطر بی عدالتی و ظلمی که به او و دانشگاه شد شکایت کند. اگر او شکایت نکرد، وظیفه دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه شهید بهشتی است که چنین کند. او از جنس روسای دوزیست است، او زمانی رئیس دوران روحانی بود که با اخراج فاضلی پاداش خود را گرفت و مدتی طولانی تر، حتی با تغییر دولت در پست خود ماند.
ما باید تلاش کنیم که جایگاه تخصص با تغییر دولتها عوض نشود. دانشگاه باید استقلال خود را بازیابد. ناترازی در دانشگاه در اثر گزینش ها و باندبازی ها حتی فاجعه بارتر از ناترازی انرژی در کشور است. ما با بحران تخلیه استعدادها مواجه شده ایم. در دو دهه گذشته هر چه تربیت کردیم از ایران رفتند. معدود افراد مستقلی هم که ماندند یا از دانشگاه اخراج شدند و یا بشدت منزوی شدند. هر چه سریعتر باید کمیته ای در خصوص خروج بسیاری از اعضای هیئت علمی و فارغ التحصیلان با استعداد تشکیل شود و حداقل آنهایی که هنوز خارج نشده اند را حفظ کنند. در آینده بیشتر خواهم نوشت.