مهسا بهادری: شانزدهم تیر پس از برگزاری دو دوره انتخابات، مسعود پزشکیان به عنوان رییسجمهور دولت چهاردهم روی کار آمد. پس از این اتفاق باید منتظر تغییر وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و رییس سازمان سینمایی بود؛ اما نکته اصلی این است که در حال حاضر چه دغدغهای در میان سینماگران وجود دارد و در حوزه فرهنگوهنر، علی الخصوص سینما چه انتظاری از جانب هنرمندان وجود دارد که مدیران آینده باید پاسخگوی آن باشند. به همین بهانه با محمدرضا لطفی، کارگردان سینما، منتقد و عضو هیئت مدیره انجمن منتقدان، گفتوگو کردیم که در ادامه میخوانید.
در حال حال حاضر دولت پزشکیان روی کار آمده و به احتمال زیاد هم وزرا تغییر میکنند، موضوع اصلی این است که چه انتظاری از وزیر آینده فرهنگ و ارشاد و رییس آینده سازمان سینمایی وجود دارد؟
موضوع این است که در تمام دولتها معمولا فرهنگ در اولویت پایینتری قرار گرفته است. به همین دلیل در گام اول امیدوارم که در دولت آقای پزشکیان، فرهنگ در اولویتهای اصلی قرار بگیرد و مدیران بدانند که ما از طریق فرهنگ میتوانیم یک جامعه سالم، پویا، بانشاط و سرزنده داشته باشیم.
وزیر ارشاد و مشخصا رییس سازمان سینمایی که میخواهند سرکار بیایند باید چه کارهایی انجام دهند تا نقطه ضعفها برطرف شود؟
به نظر من آنچه که اهمیت دارد این است که آنها در گام اول باید یک صلح، دوستی و رفاقی با تمام سینماگران از اقشار، طیفها و نگرشهای مختلف ایجاد کنند. به زعم من در حال حاضر از جانب برخی از هنرمندان یک نوع دلگیری و دلخوری ایجاد شده و فضا مقداری بسته شده است، به نظر من اولین کاری که رییس سازمان سینمایی آیند اگر بخواهد که یک سینمای پویا، فعال و خوبی را در چهار سال پیشرو داشته باشند باید این رفاق و همدلی را به جامعه سینماگر بازگردانند.
در گام دوم به نظر باید بخشی از مسئولیتها از روی دوش دولت برداشته شود و به خود سینماگران واگذار شود. سختگیریهای سلیقهای که در حال حاضر در پروانه ساخت و پروانه نمایش وجود دارد برداشته و مقداری فضا بازتر شود و اجازه بدهند که سینماگران حرف بزنند، فیلم بسازند و انتقاد کنند. امیدوارم که مدیران جدید سازمان سینمایی از انتقاد کردند نترسند و بدانند که کلید پیشرفت هر جامعهای انتقاد است. قشر فرهنگی و جامعه سینما به عنوان یک جامعه پیشرو در هر کشوری با انتقاد سازندهای که انجام میدهد، میتواند یک چراغ را روشن کند و امیدوارم که مدیران جدید این چراغ را خاموش نکنند.
چگونه این چراغ روشن میشود؟
لازمه این مسئله این است که سینمای اجتماعی دوباره رواج پیدا کند. متاسفانه در حال حاضر ما شاهد از بین رفتن سینمای اجتماعی هستیم.
مسئله دیگر این است که آن چیزی که اکنون سینما به آن مبتلا شده، عقب ماندن نسبت به جامعه است. دقیقتر بخواهم به این نکته اشاره کنم، اکنون موضوعات و دغدغههای جامعه خصوصا در بعد اجتماعی، جلوتر از مباحثی هستند که روی پرده سینما به نمایش در میآید. ما اگر زمانی سینمای پویایی داشتیم به این خاطر بود که موضوعات مطرح شده پیشروتر از مسائل موجود در جامعه بودند. اتفاقی که در چندسال اخیر و با اعمال سختگیری در مرحله پروانه ساخت و پروانه نمایش صورت گرفت و با جهشی که جامعه در مورد موضوعات مختلف با آن مواجه شد، سبب شد که جامه با شتاب فراوان رو به جلو حرکت کند و سینما با سرعت فراوان عقب رانده شود و همین مسئله سبب شد که مردم آنچه را که روی پرده سینما میبینند در زندگی خودشان احساس نکنند.
سینما باید از جامعه جلوتر باشد و از مسئولین خواهش میکنم که به سینماگران اعتماد کنند و اجازه دهند که بخشی از مسئولیتها بر عهده خود سینماگر باشد و از این نگاههای سخت، سنگین و سلیقهای در مرحله پروانه ساخت و سانسورهای سنگین در مرحله پروانه نمایش عبور کنند تا بتوانیم سینمایی پویاتر و نزدیکتر به جامعه داشته باشیم. اگر این اتفاقات رخ دهد قطعا دوباره روزهای خوب به سینما باز میگردد ولی اگر این رویه ادامه پیدا نکند سینما به همین مسیر خود ادامه میدهد.
۲۴۵۲۴۵