ابعاد حقوقی ادعای جنجالیِ لو رفتن ۱۸ سال رابطه پنهانی پارسا پیروز فر با خانم بازیگر
پس از آنکه برخی بازیگران سینما و چهرههای مشهور(سلبریتیها)در جوامع غربی جریانmetoo را مطرح کردند، برخی بازیگران زن در سینمای ایران با طرح چنین موضوعی سبب شدند برای برخی عوامل سینما پروندهی قضایی تشکیل و ادعاهای مطرح شده در محاکم کیفری مورد بررسی قرار گرفت،فارغ از نتیجهی چنین پروندههایی آنچه سبب تحریر این مطلب شده،موضوعی است که چند روزی در پلتفرم اینستاگرام در ردیف مطالب پربازدید به اصطلاح ترند شده و بالتبع حواشی متنوعی حول این موضوع مطرح است.
خانمی به هویت مصدقیان که خودشان را یکی از بازیگران تاتر معرفی میکنند،در صفحهی شخصی خویش مدعی شده که چندین سال با پارسا پیروزفر در ارتباط بوده و اخیرا متوجه این امر شده که جناب پارسا در هجدهسال گذشته که با این خانم ارتباط داشته، به اصطلاحِ امروزی ها پارتنرهای دیگری هم داشته و در این مدت به وی و سایر خانمها دروغ گفته و ایشان را اغفال کرده!!
پیش از ورود به ماهیت این ادعا و تحلیل حقوقی قضیه تذکر این نکته خالی از فایده نیست که اگر فضای سایبر و به طور مشخص اینستاگرام را یک جامعه تعریف کنیم(که البته هست)واجد بایدها و نبایدهایی است که میبایست مورد احترام هر یک از افراد فعال در این جامعه باشد که واضحترین نشانهی این الزام در ابتدای تعریف صفحه با طرح سوالاتی از ایجاد کنندهی صفحه بروز میکند و بنا به پاسخ های کاربر ،افراد و صفحات نزدیک به باورهای وی با حداکثر وجوه اشتراک به علاقمندی ها و باورهای وی معرفی شود.
این مقدمه کوتاه از این سو بیان شد تا دلیلی متقن باشد بر ضرورت رعایت الزامات حضور و فعالیت در یک اجتماع.
عطف به چنین امری است که در قالب رژیمهای سیاسی و نظامهای قضایی،سیاست تقنینی_جنایی حکومت بر تعریف الزامات قابل احترام برای حضور و فعالیت در چنین فضایی استوار شده،مقررات متنوعی مرتبط با شیوهی فعالیت افراد انشاء میشود.
در همین راستا و همزمان با گسترش فضای مجازی و تنوع شبکههای اجتماعی تعریف شده در چنین محیطی، مقرراتی تحت عنوان جرایمرایانهای مورخ۵خرداد۱۳۸۸ ضمیمه قوانین کیفری حاکم بر جامعهی ایرانی شد.
ماده۷۲۹به بعد قانون مجازات اسلامی در مقام جرمانگاری برخی رفتارهای ارتکابی در فضای سایبر(فضای مجازی) مجازات چنین افعال مجرمانهای را تعریف میکند که در این راستا فصل چهارم قانون مذکور تحت عنوان جرایم علیه عفت و اخلاق عمومی به نحوهی وقوع چنین رفتارهایی اشاره دارد اما پیش از شناسایی و تحلیل چگونگی تحقق ارکان تشکیل دهندهی چنین جرایمی نکتهی قابل توجه،خط و معیاری است که مقنن در تعریف افعال مجرمانه در این فصل ملاک قرار میدهد و آن عفت و اخلاق عمومی جامعه است و این بهترین دلیل است بر ضرورت رعایت الزامات اخلاقی مورد پذیرش جامعهی ایرانی در چنین فضایی(نکتهای که در مقدمه اشاره شد)
ماده ۷۴۲ تا ۷۴۶ به مصادیق جرایم رایانهای که موضوعله آن عفت و اخلاق عمومی جامعه است اشاره دارد که عمده موضوعات انشاء شده در این مقررات شامل هر گونه فعالیت و همراهی در تولید،نشر،نگهداری، توزیع،فروش و… محتوای مستهجن و مبتذل است و در ادامه فصل پنجم تحت عنوان هتک حیثیت و نشر اکاذیب در مقام جرمانگاری اقداماتی است که به وسیلهی سامانههای رایانهای یا مخابراتی، فیلم،عکس،صوت و تصویر اشخاص طوری تغییر یا تحریف و سپس منتشر میشود که عرفا سبب هتک حیثیت فرد میشود و در ماده ۷۴۵ به ضرورت رعایت الزامات حریم خصوصی افراد اشاره،مقرر میکند،هرکس صوت،فیلم خصوصی یا تصویر خانوادگی یا اسرار دیگری را بدون رضایت او جز در موارد قانونی منتشر کندو یا در دسترس دیگران قرار دهد،مستحق کیفر حبس(۹۱روز تا دوسال) یا جزای نقدی است.
حال بنا به مفاد مقررات یاده شده و پیرو محتوای تولید شده از سوی خانم مصدقیان اصلیترین پرسش آن است که آیا انتشار چنین مطالبی در فضای مجازی واجد وصف مجرمانه است؟
خانم مصدقیان در قالب چندین روایت، پس از شرحِ سرگذشت رابطه ی خویش با پارسا پیروزفر به شیوهی آشنایی و چگونگی برخی رابطه ها با جناب بازیگر اشاره کرده که در تعرفه ی اشخاص مورد نظرش از حروف اختصاری استفاده میکند!در متن روایت ها هیچ لفظ یا عبارتی که بر عنوان مستهجن یا مبتذل منطبق باشد دیده نمی شود!
اما اینکه وی به شرح رابطه ی خصوصی خویش با پارسا اشاره و بنا به آنچه روایت شده،سرگذشت هجده سال رابطه را به اختصار شرح می دهد،سبب طرح این پرسش است که آیا اقدام ایشان منطبق بر مفاد ماده745قانون مجازات است؟آیا نقل مسائلی که یک طرف آن به شخص منتشر کننده مرتبط است را می توان به انتشار اسرار دیگری تطبیق داد؟ و یا اینکه عملکرد خانم مصدقیان شامل هیچ یک از این مصادیق مجرمانه نبوده بلکه شامل مفاد ماده746است:(هر کس به قصد اضرار به غیر…به وسیله سامانه رایانه ای اکاذیبی منتشر کند….یا اعمالی را بر خلاف حقیقت به دیگری نسبت دهد….به حبس یا جزای نقدی محکوم می شود)
با این فرض که خانم مصدقیان برای آنچه بیان کرده،دلایل محکمه پسندی داشته باشد،آیا رفتار و اقدام ایشان شامل ماده فوق الذکر می شود؟!
همانطور که در مقدمه و در شناسایی ملاک جرمانگاری برخی رفتارهای صورت گرفته در فضای مجازی بیان شد،پیش از لزوم تحقق ارکان تشکیل دهندهی جرم از منظر حقوقی و قضایی،آنچه میبایست مورد احترام و رعایت افراد فعال در چنین فضایی واقع شود،عفت و اخلاق عمومی حاکم بر جامعه است،اگر در یک جامعه پردهبرداری و فاش کردن یک رابطهی خصوصی امری قبیح و زشت است،اتخاذ چنین رفتاری بدون شک ناپسند و به دور از بایسته های اخلاقی است،خاصه اینکه شخص مخاطب و موضوع آن مطالب، چهرهی شناخته شده ای باشد،این عبارت به منزلهی تایید رفتار انتسابی به پیروزفر نبوده بلکه مقصود آن است که پیگیری و طرح هر موضوعی،موقعیت و شرایط خاص خودش را دارد و لذا بر فرض صحت ادعای خانم مصدقیان،چنین فردی که سالها دختر یا دخترانی را فریب داده(با فرض وقوع فریب و صحت گفتار مدعیان) میبایست مورد مواخده قرار گیرد.
در تایید ضرورت رعایت چنین امری میتوان به ماده۹۶و ۲۵۲و ۲۵۳قانون آیین دادرسی کیفری اشاره کرد که انتشار تصویر و اتهام متهم و یا حکم محکومیت فردی که در جریان دادرسی ارتکاب فعل مجرمانه توسط وی محرز شده را منوط به قیود و شرایطی میکند لذا حتی مقام قضایی هم حق ندارد بدون ضابطه اقدام به انتشار اتهام شخصی کند که هنوز اتهام وی ثابت نشده و لذا از این منظر اقدام خانم مصدقیان محل بحث است و از سوی دیگر عطف به ضرورت رعایت اخلاق در چنین اجتماعی ،میتوان از دو منظر مسئله را تحلیل کرد: اینکه دنبالکنندگان صفحهی ایشان بنا به شرایط تعریف شده در اینستاگرام با وی وجوه اشتراکی داشته و با ارادهی خودشان وارد دایره دنبالکنندگان ایشان شدهاند و لذا خانم مصدقیان میتواند مدعی شود این صفحهی شخصی بنده است و کسی را مجبور به دنبال کردن مطالب صفحهی خودم نکرده ام،آنچه منتشر کردم سرگذشت هجده سال زندگی شخصی خودم هست که این ادعا نیز به نوعی توجیه پذیر است اما از طرفی ممکن است این ادعا مطرح شود که رعایت برخی ضوابط و بایسته های اخلاقی از حداقلهای فعالیت در فضای مجازی است که چنین ادعایی نیز مقرون به صحت است.
با این اوصاف ملاحظه میفرمایید که تحلیل و قضاوت آنچه رخ داده اقدامی سهل و ساده نبوده،نمیتوان به صرف مرور چند یادداشت و روایت منتشر شده،خانم مصدقیان یا آقای پیروزفر را قضاوت کرد که به همین سبب است که بزرگان و حکما،حکم به عدم قضاوت دیگران میکنند.
در پایان امیدوارم زین پس کمتر شاهد موضوعی از این دست بوده،افراد راجع به مسائل و موضوعات شخصی و روابط خصوصی زندگی خویش با دیدی گسترده و نگاهی عمیق رفتار کنند.
نکته:ممکن است برای مخاطبان این پرسش مطرح شود که آیا عملکرد خانم مصدقیان در انتشار روایتها رفتار مجرمانه است یا بر فرض صحت ادعای ایشان، رفتار پارسا پیروزفر واجد وصف مجرمانه است یا خیر؟که پاسخ این پرسش در پاراگراف فوق داده شد،صدور حکم در چنین فضایی خلاف ضوابط اخلاقی و قانونی است،هرچند که به زعم بنده نمیتوان رفتار خانم مصدقیان را واجد وصف مجرمانه دانست.
وکیل دادگستری-شیراز