با حضور و شرکت مهندسین و متخصصین ترمیم آثار باستانی و تذهیب خشت ها از ایران و عراق ، جلسات متعددی را در تهران و نجف برگزار نمودیم.
دکتر علیرضا بهرمان ، دکتر ابو القاسم دولتی ، مهندس پلارک ، مهندس کریمی ، و دیگر عزیزانی که در این راستا صاحب نظر بودند ، همه در این طرح ترمیم تاریخی و گسترده حضور داشتند تا اینکه سرانجام دو کارگاه ویژه ترمیم خشت های گنبد علوی ، یکی در کنار مسجد سقاها در ابتدای خیابان حضرت زین العابدین (ع) ، که روبروی مدرسه دار الحکمه مرحوم آیة الله العظمی سید محسن حکیم بود ، و دیگری در بام صحن مطهر و در نزدیکی گنبد و در سوی شمال صحن علوی برپاگردید.
تیم ترمیم کننده خشت ها ، کار خود را از ابتدای ماه رجب سال ۱۳۹۴ شمسی آغاز نمود که این پروژه بنام نامی و مبارک چهارده معصوم علیهم السلام ، در ۱۴ مرحله صورت می گرفت. گروهی در کارگاه صافکاری و پرداخت و جوشکاری در بالای بام صحن علوی ، و گروه دیگر ، مسئولیت لایه گزاری طلای خالص به ضخامت حدود (۱۸) میکرون به روش تازه جهانی بنام الکتروپلیتینگ را بر روی خشت های مسی کهن نادری ، درچندین کارگاه پایین عهده دار بودند. گفتنی است که هر میلیمتر ، هزار میکرون بشمار می آید.
تعداد خشت های گنبد مطهر ۹۲۱۷ عدد و تعداد خشت های گردن گنبد و یا اصطلاحا ( گریو گنبد) ۳۴۲۶ عدد بود که این تعداد بر روی ۷۶ ردیف از روی گنبد ، بدون در نظر گرفتن گریو قرار داده می شد. زیبا آن که از سه قرن پیش ریاست کارگاه خشت های طلای گنبد شخصی بنام ( ابراهیم زرگر باشی ) بوده است که با دویست نفر از هنرمندان و طلاکاران و تذهیب و جز این های ایران هنگام نادرشاه ، دست به خلق این پروژه عظیم در تزیین خشت های گنبد و مناره ها و ایوان که مجموعا در حدود نزدیک به سی هزار خشت طلا می باشد را آغاز نمودند و در پس هر یک از خشت های گنبد مطهر ، شماره ردیف و شماره خشت آن ردیف ، حکً گردیده است که این اقدام و درایت آنان ، اقدامی بس مهم بشمار آمده و بدین ترتیب ، در آن هنگام برنامه ترمیم و جای گذاری خشت ها را در آینده ، مشخص نموده بودند!
و به بیانی دیگر اندیشه چنین روزی را از آن هنگام پیش بینی کرده بودند که این حرکت و نوع کار لبه دادن به خشت ها و ایجاد ناودان هایی در کناره خشت ها ، که هریک بر دیگری قرار داده شده تا از نفوذ آب به زیر خشت ها جلوگیری نماید ، همه نشان از قدرت و درایت و هنر آن هنگام این هنرمندان بشمار می آید.
قرار دادن آبریز ، یا ناودان در انتهای پایین گنبد و جلوگیری از سرازیر شدن آب باران بر روی گردن گنبد ، خود یکی دیگر از شاهکارهای این اقدام بزرگ بشمار می رود.
این پروژه مهم و در عین حال سنگین با وجود متخصصین متالوژی همچون جناب دکتر ابو القاسم دولتی و همکارانشان و تیم قدرتمند دیگر از ستاد بازسازی اعتاب مقدسه با نظارت مهندسین ستاد و نظارت عالی رییس ستاد بازسازی ، جناب مهندس پولارک آغاز گردید و طی حدود چهارده ماه به پایان برده شد که در مراسمی زیبا و رسمی که مستقیما از چندین صدا و سیمای ایران و عراق پخش می گردید ، با به صدا در آمدن ۱۴ بار آونگ ساعت صحن مطهر علوی ، و بنام چهارده معصوم علیهم السلام ، پرده سفید روی گنبد به عنوان ( قبًة البیضاء ) که در تاریخ چنین از آن یاد گردیده است ، با حضور آیات عظام ، و نمایندگان دفاتر مراجع بلند پایه حوزه علمیه نجف اشرف ، و تولیت های عتبات عراق ، و تولیت تلاشگر و سخت کوش آستان مقدس علوی ، حجة الاسلام و المسلمین سید نزار حبل المتین ، رییس دیوان وقف شیعه عراق ، سفیر جمهوری اسلامی ایران ، شخصیت های سیاسی و مذهبی و اجتماعی و نیز زائران و مردم و مجاوران نجف اشرف ، نمایندگان ستاد بازسازی اعتاب مقدسه و تمامی دست اندر کاران این پروژه عظیم و تاریخی ، در انجمنی با شکوه و حضور صدها نفر از شهروندان نجفی و دیگر شهرهای عراق و ایران ، که تمامی صحن مطهر علوی را در بر گرفته بود ، رونمایی گردید.
در این میان و در طول مدت چهارده ماه دهها بار ، گاه هفته ای یک یا دوبار و برای دو الی سه روز ، توفیق خدمت در این پروژه نصیب گردیده بود ، و چه معجزات شگفت آوری که نشان از عنایت حضرت بر کار و کارگران را داشت ، دیده و حسً کرده و لمس نمودیم!
در طول مدت کار پروژه و ترمیم ، تنها کمتر از تعداد انگشتان دو دست را که تردید ندارم مورد عنایت حضرت بودند و به گونه ای اشاره می گردید ، توفیق حضور در کنار گنبد مطهر را یافتند.
که در این راستا ، سخن خود را در توفیقی که مرحوم آیة الله امامی کاشانی بدست آورد ، آغاز می نمایم :
در اردیبهشت سال ١٣٩٤ شمسی نزدیک ظهر پس از انجام کارهای لازم در کارگاه شماره یک ترمیم خشت های گنبد مطهر علوی، ( که پیش از این اشاره نمودم ) و در بالای بام و نزدیک به گنبد قرار داشت ، به من اطلاع دادند که آیة الله امامی کاشانی به حرم مشرف شده اند.
از آنجا که به ایشان ارادت داشته و مرا مورد لطف قرار می دادند، وهنگام دیدار ، همواره از پدر شهیدم آیة الله حاج شیخ احمد انصاری قمی ، بنام آن (مجتهد خدمتگزار) یاد می نمودند ، استخاره کرده و پس از تایید از سوی پروردگار ، به درون حرم مشرف شدم.
ساعت حدود ١١ صبح بود. به بالای سر حضرت مشرف شده و نزد ایشان رفتم. پس از سلام ، ایشان همچون همیشه مرا در آغوش گرفته و خیر مقدم به ایشان عرض نمودم.
زیارتشان به پایان رسیده بود و قصد خروج از حرم را داشتند. ایشان را تا صحن همراهی کرده و عرض کردم : آقا از این طرف تشریف بیاورید. گفتند ما از درب ساعت وارد شده ایم، عرض کردم دقایقی خدمتتان هستم ‘ بفرمایید. گفتند مرا کجا می خواهی ببری! عرض کردم : انصاری ها فقط راه بهشت را بَلَدْ هستند!
خندیدند و مرا همراهی نمودند.
مرحوم امامی کاشانی را به درون آسانسور ویژه بام هدایت کرده و دو نفری و تنها ایشان را بر بام صحن مطهر بردم!
به محض گام نهادن به برون ، و درک مکان و جایگاهی که کسی اجازه حضور و ورود به آن را نداشت ، ایشان گریه شدیدی نمودند. شاید نزدیک به یک دقیقه گریستند و در میان گریستن ، کلمات به به ، من و تشرف به کنار گنبدحضرت را تکرار می نمودند!
سپس فرمودند: پیش از تشرفم ، کمی تردید داشتم ، هنگامی که خدمت آقا ( رهبر انقلاب ) رسیدم با ایشان مشورت کردم و در جواب فرمودند، بسیار خوب است.
ما که محروم هستیم ! عرض کردم : استخاره بفرمایید. ایشان هم استخاره کردند و این آیه آمد:
« اِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الفِرْدَوّسِ نُزُلاً».
بیاد دارم که فرمودند چنین تفسیر گردید که علاوه بر بهره از زیارت و تشرف به این مکان مقدس ، شما بهره مهم دیگری نیز در این سفر بدست می آورید.
پس از تشرف همواره این مطلب ذهن مرا مشغول نموده بود که زیارت و تشرف به اعتاب و بهشت روی زمین ، توفیق است ، اما بهره ویژه من در این تشرف چه چیزی می تواند باشد؟
به هر تقدیر ایشان را به کنار گنبد مطهر برده و از نردبان چوبی بالا رفتیم و ساعتی را در پیرامون گنبد مطهر سپری کرده و تاریخ و تعداد خشت ها و ردیف خشت های گنبد و چگونگی ترمیم آن ها و مقدار میکرون ضخامت طلای روی خشت ها و دیگر اطلاعات لازم را خدمت ایشان عرض نمودم و سپس خشت آماده ای را که بنا بود نصب شود ( چنین بیاد دارم که ردیف ۳۸/۹۲ گنبد بود) به دست ایشان دادیم و طبق ضوابط فنًی که باید نصب می گردید ، ایشان خشت را با دستی لرزان و دیدگانی گریان در حالی که سلام بر حضرت می دادند ، در جای خود نصب نمودند.
در این هنگام ندای اذان ظهر از مناره های صحن مطهر فضا را در بر گرفت. بدون درنگ تصمیم گرفتم که نماز جماعت را با ایشان در کنار گنبد مطهر برپا سازم.
لازم به یاد آوری است که تیمی از کارگران شرکت نفت جنوب ، برنامه داربست چوبی پیرامون گنبد را عهده دار شده بودند و چنان ماهرانه و زیبا ، پیرامون گنبد را ابتدا داربست فلزی نصب کرده و راهرویی چوبی در اطراف بوجود آورده بودند که هر مقدار که از قرار دادن خشت ها بر روی گنبد سپری می گردید، فضایی به پهنای حدود سه متر و یا اندکی بیشتر ، با تخته های محکم و خاصی که کنار هم قرار داده و به هم متصل می ساختند ، فضای راحتی را برای حرکت پیرامون گنبد مطهر بوجود آورده و کارگران و مهندسین و خدمتگزاران و معماران ، به راحتی در این مکان تا حدود چهار الی پنج ردیف خشت را بصورت دائره ، پیرامون گنبد مطهر حرکت کرده و خشت ها را در جای اولیه خود به شکل خاصی که از ابتدای پروژه در سه قرن پیش تعبیه شده بود ، قرار می دادند.
بدون درنگ حصیرهای پلاستیکی که در اختیار داشتیم را در فضای پیرامون گنبد علوی پهن کرده و عزیزان حاضر در بالا که در حدود نزدیک به ۱۰ نفر بودند ، همه صف بستیم و برای نخستین بار در تاریخ گنبد ، نماز جماعت ظهر و عصر را به امامت مرحوم آیة الله امامی کاشانی در کنار گنبد مطهر بپا داشتیم.
لحظات بسیار زیبایی بود که نخست ساعت ها و روزها و ماه هایی که از عمر من بشمار نمی آمد را در این پروژه و در حدود بیش از یک سال سپری نمودم ، هیچگاه از یاد نبرده و نخواهم برد و با آن لحظات زیبا و روحانی و آسمانی ، همواره زندگی می کنم. البته لحظات استثنایی نماز جماعت که برای اولین بار و آخرین بار بپا گردید را همواره همچون فیلمی زیبا و درخشان از برابر دیدگانم رژه می روند !
این حضور و خادمی بر روی گنبد علوی ، ممکن است هر چند قرن نصیب نصیب فرد و یا افرادی گردد که در این میان کرور کرور شکر گزار درگاه الهی و حیدری هستم!
و الحمد لله علی التوفیق
پس از پایان نماز و دعا خواندن در کنار گنبد مطهر و زمزمه زیارت أمین الله ، ایشان را برای فرود از کنار گنبد راهنمایی کردم.
بیاد دارم نزدیک درب آسانسور ، ایشان مجددا روی به سوی گنبد و بارگاه حضرت کرده و با دیدگانی اشکبار ، اشک شوق ، اشک توفیق ، و اشک خداحافظی از این مکان را از دیدگان سرازیر نمود و با لب هایی لرزان ، با صاحب مزار زمزمه نمود و سپس با سختی ، در حالی که اطمینان داشت دیگر به چنین مکان و جایگاه مقدسی گام نخواهد گذاشت ، با سختی وداع نمود و قدم در کابین آسانسور نهادیم و به دالان شمالی و سپس صحن مطهر گام نهادیم.
در اینجا بود که ایشان دوباره مرا در آغوش گرفت و جمله : مرا به چه مکانی بردی ! حال متوجه می شوم که منظور از آیه استخاره به قرآن چه بوده است؟ را چند بار تکرار نمودند.
خدمتشان عرض نمودم که آقا عرض کردم که انصاری ها فقط راه بهشت را بلدند !! ، و ایشان هم با خنده همراه با گریه می گفتند ، آری والله ، آری والله ، آقای دکتر ، امروز را در زندگی خود از یاد نمی برم و چنین لذت و حضوری را در خواب هم نمی دیدم ! چه رسد به بیداری و درک حضور در کنار گنبد و نماز در جوار آن!
ایشان را تا باب الساعه صحن مطهر بدرقه کرده و از ایشان درخواست نمودم که مرا دعا کنند و از حضرت بخواهند که این مقام خادمی که شرف دارَیْن است را از من نگیرند.
ایشان هم رو به سوی ایوان حضرت و ضریح مطهر کرده و نخست از پدر شهیدم آیة الله حاج شیخ احمد انصاری یاد نموده و طلب مغفرت و رضوان الهی را برای ایشان نمودند و تعابیری که نشان از لطف و محبت و بزرگواری ایشان بود را به من نموده و دعای زیبایی را به زبان آوردند و در هر دعا ، خود نیز آمین را زمزمه می نمودند.
درگذشتِ عالمان و روحانیان و شخصیت های اخلاقی و عرفانی همانندِ مرحوم آیةاللّه امامی کاشانی رحمة الله علیه ، تأثُّر برانگیز و حزن آور است.
فقدانِ انسان های اخلاقی و معنوی همچون ایشان در عرصه های مختلف دین و سیاست و اجتماع و …… ثُلمة ای است جدّی که در حقیقت خلأ آنان جایگزین نمی گردد.
آن فقید سعید؛ عالِمی عامل، عارفی فاضل و صالحی صاحب اندیشه و تعقّل و تفکّر، و واقعاً متخلّق به اخلاق انسانی و الهی در عرصه های مهمّی چون سیاست، بود.
دیدگاه ها و مواضع مختلفش در مَسندها و پُست های سیاسی، و سخنرانی ها و خطبه های ماندگارش با طنین لطیف و صدای دلنشین و آرام بخشِ نمازجمعه وی ، جز ادب و اخلاق و نزاکت و متانت و صبر و شکیبایی و مدارا، چیز دیگری نبود.
چقدر شخصیّتی متین و آرام داشت!!! غالب قریب به اتّفاقِ سخنانش، از درونمایه ای اخلاقی و عرفانی و معنوی برخوردار بود. همواره لطیفانه، سخن بر زبان می راند؛ در عین حال که بسیار اهل نگاه منطقی و فلسفی، و تحلیلی عالمانه و عادلانه و منصفانه و حقیقت جویانه در موضوعات متنوّع فرهنگ و سیاست و اجتماع بود.
همگان(بویژه فعّالان سیاسی) را دعوتِ عملی به رعایت اخلاق و تقوای سیاسی _ اجتماعی و بکارگیری و بهره مندی از استدلالات عقلانی و براهین منطقی و فلسفی در همه ی امور می کرد و از هرگونه توهین و تهمت و افترا و گستاخی و جدال بی حاصل و فرساینده و ….. به منتقدان و مخالفان فکری و سیاسی ، پرهیز می داد.
آیة الله محمد امامی کاشانی در تاریخ ۱۰ مهرماه ۱۳۱۰ در محله کلهر کاشان به دنیا آمد، پدرش میرزا ابوتراب امام جمعه کاشان بود، بهگفته وی اجدادش اقامه نماز جمعه کاشان را بهعهده داشتند. امامی کاشانی از سال ۱۳۱۷ تحصیلات ابتدایی را آغاز کرد و در سال ۱۳۲۳ وارد حوزه علمیه کاشان شد و ادبیات عرب را نزد آیة الله حسین راستی کاشانی فرا گرفت.
در سال ۱۳۲۸ بهسفارش آیة الله العظمی میرسید محمد یثربی به مدرسهعالی سپهسالار تهران رفت، ولی بیشتر از دو ماه در آنجا نماند، سپس با نامهای که پدرش برای آیة الله العظمی بروجردی نوشته بود به قم رفت و در مدرسه فیضیه با آیة الله محمدرضا مهدوی کنی همحجره شد.
امامی کاشانی دروس مقدمات و سطح را نزد امام موسی صدر، آیة الله مهدی حائری یزدی، آیة الله محمد صدوقی، آیة الله سید شهابالدین مرعشی نجفی، آیة الله میرزا محمد مجاهدی تبریزی و آیة الله علی مشکینی فرا گرفت و در دروس آیة الله شیخ مرتضی حائری یزدی و آیتالله میرزا جواد تبریزی نیز شرکت میکرد.
او در ۲۳سالگی در درس خارجفقه و اصول امام خمینی، آیة الله سید محمد محقق داماد و آیة الله بروجردی شرکت میکرد و دروس فلسفه و عرفان را نزد علامه سید محمد حسین طباطبایی و علامه سید ابوالحسن رفیعی قزوینی فرا گرفت.
او در سال ۱۳۴۰ در مدارس علمیه تهران مشغول تدریس دروس سطح شد و در سال ۱۳۴۳ سفر کوتاهی به شهر نجف اشرف داشت و در دروس آیة الله سید محسن طباطبایی حکیم و آیة الله سید ابوالقاسم موسوی خویی نیز شرکت کرد.
آیة الله محمد امامی کاشانی امام جمعه موقت تهران بود ، او سوابقی همچون ریاست دیوان عدالت اداری، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی، عضویت در جامعه روحانیت مبارز، تولیت مدرسه عالی شهید مطهری ( سپهسالار ) ، عضویت در شورای نگهبان، مجمع تشخیص مصلحت نظام و هیئت بازنگری قانون اساسی جمهوری اسلامی را در کارنامه خود به ثبت رسانید.
سرانجام در روز شنبه ۱۲ اسفند ماه سال ۱۴۰۲ش برابر با ۲۱ شعبان ۱۴۴۵ق در سن ۹۲ سالگی درگذشت.
امید آن که مشمول عنایات خاص و رَحَمات بیکران و ویژه ایزد متعال و حضرات معصومین(عَلَیهِم صَلَواتُ اللّه أجمَعین) قرار گیرد.
روحش شاد و متعالی، و مُتَنَعِّم به نِعَم الهی!
یادش گرامی و نامش مانا
وَفَدَ علی ربً کریم
خادم افتخاری اعتاب مقدسه عراق
عضو فرهنگستان علوم پزشکی ایران
١٥ اسفند ١٤٠٢