چک لیست معاملات قبل از ورود به هر معامله
مهم نیست در چه بازاری فعالیت دارید: فارکس، بورس یا ارز دیجیتال. فرصتها در بازارهای مالی بیشمار هستند اما تمامی فرصتها برای یک معاملهگر ارزشمند نیست. تنها معاملاتی برای تریدر حائز اهمیت هستند که احتمال موفقیت بالایی دارند. برای تشخیص این دست از معاملات، معاملهگران باید چک لیستی داشته باشند تا قبل از ورود به معامله، شرایط ذکر شده در آن را بررسی کرده و در صورتی که فرصت ایجاد شده با چک لیست معاملاتی آنها همسو باشد، وارد معامله شوند. در این مقاله 5 مورد مهم از چک لیست معاملاتی را بررسی میکنیم که تمامی معاملهگران اعم از اسکالپر، سوینگ تریدر یا سرمایه گذارها میتوانند برای ورود به معاملات خود از آنها استفاده کنند.
شرط اول: ستاپ معاملاتی
ستاپ معاملاتی اولین شرط در چک لیست و به معنای “دلیل برای ورود به معامله” است. در واقع شرایط نمودار باید به نحوی همسو با ستاپ معاملاتی باشد تا معاملهگر را به انجام معامله ترغیب کند. برای مثال اگر استراتژی معاملهگر ترید در جهت روند باشد، نیاز است که یک روند وجود داشته باشد تا معاملهگر بتواند طبق آن معامله کند. نحوه تشخیص و تایید یک روند در استراتژی و پلن معاملاتی معاملهگر ذکر میشود. در شکل بالا یک مثال از ستاپ معاملاتی را مشاهده میکنید. نمودار یک روند نزولی را شروع کرده و مدام در حال ثبت سقف و کفهای پایینتر است. در ادامه اگر قیمت به سقف کانال نزولی و مقاومت کلیدی برسد، فرصتی مناسب برای ثبت یک و فروش است.
شرط دوم: ماشه یا تریگر معامله
اگر ستاپ معاملاتی خود را چک کردید و مطمئن شدید که برای ورود به معامله دلیلی دارید، برای انجام معامله به یک تایید نهایی نیاز دارید. تایید نهایی برای ورود به معامله با نام ماشه یا تریگر معامله شناخته میشود. ژورنال معاملاتی فارکس ، راهنمای جامعی برای درک معاملات، تحلیل بازارها و نرخ ارزها است که حرفهای و مبتدیان از آن استفاده میکنند .تریگر معامله با توجه به سبک و استراتژی معاملاتی هر فرد معاملهگر متفاوت است. شکل بالا یک مثال از ستاپ معاملاتی و دو نوع تریگر معامله در تایم روزانه است. مشاهده میکنید که قیمت پس از شکست مقاومت و خروج از یک محدوده رنج، به سقف رنج و حمایت کلیدی پولبک زده است. در اینجا ما بر اساس استراتژی مورد استفاده، میتوانیم از دو نوع تریگر استفاده کنیم.
ماشه اول معامله زمانی کشیده میشود که روند نزولی کوچک شکل گرفته و با خط آبی نشان داده شده، شکسته شود. در واقع این یک روند نزولی در تایم فریم پایینتر است که وقتی به سمت بالا شکسته شود، نشاندهنده بازپسگیری قدرت توسط خریداران است. ماشه دوم معامله زمانی کشیده میشود که بر روی حمایت مهم و کلیدی، یک کندل سبز بزرگ و به اصطلاح Engulfing بسته شود که داخل دایره قرمز رنگ مشاهده میکنیم. این نوع کندل نشاندهنده قدرت گرفتن خریدار است و در استراتژی پرایس اکشن از این روش استفاده میشود.
شرط سوم: حد ضرر
برای داشتن یک معامله استاندارد با احتمال موفقیت بالا، تایید ستاپ معاملاتی و تریگر معامله کافی نیست. به سراغ سومین شرط چک لیست میرویم، شما باید قبل از ورود به معامله بدانید حاضرید چه مقدار و چند درصد از سرمایه خود را ریسک کنید؟ مقدار ریسک در هر معامله جزو مطالبی است که باید در ذکر شده باشد. برای مدیریت ریسک معامله، از ابزاری به نام حد ضرر استفاده میشود. راههای متفاوتی برای تنظیم و تعیین حد ضرر وجود دارد. یکی از سادهترین و محبوبترین روشهای تعیین حد ضرر این است که برای معاملات خرید، حد ضرر کمی پایینتر از آخرین کف قیمتی و برای معاملات فروش، کمی بالاتر از آخرین سقف قیمتی قرار داده میشود. شکل بالا در واقع همان مثال معاملاتی قبلی است که برای تریگر معامله بررسی کردیم. در این موقعیت با اعتماد به سطح حمایتی، میخواهیم وارد معامله شویم.
شرط چهارم: هدف معامله
اگر سه شرط قبلی چک لیست معاملاتی را تایید کردهاید، حالا موقع محاسبه اهداف معامله و نقاط ذخیرهی سود است. اهداف معامله باید با استفاده از استراتژی معاملاتی و ابزارهای تکنیکال محاسبه شود، نه اینکه بصورت دلخواه بر روی نمودار تعیین شود.برای مثال با استفاده از ابزار فیبوناچی، هدف معامله را میتوان روی خطوطی مانند 0.272- قرار داد یا در استراتژی پرایس اکشن، هدف معامله را کمی پایینتر از مقاومت کلیدی بعدی قرار داد. نکته مهم در تعیین حد سود این است که آن را بر اساس بازار و تحلیل اطلاعات موجود بدست آورید نه بر اساس احساسات خود. وقتی معامله در جهت تحلیل پیشروی میکند، با استفاده از استراتژی و محاسبات مورد نیاز، حد ضرر را بالاتر میآورید.
با استفاده از حد ضرر شناور شاید بیشترین سود ممکن را از معاملات خود نگیرید اما باعث میشود در مجموع، ضررها کاهش یافته و سود معاملات افزایش یابد. تصویر بالا همان مثال قبلی است. اگر با استراتژی فیبوناچی معامله کنیم، میتوانیم هدف معامله را بر روی عدد 0.272- فیبوناچی (هدف معامله – 1) قرار دهیم . مشاهده میکنیم که قیمت به این عدد و کمی بالاتر از آن نیز رسیده است. اگر بر اساس حمایت/مقاومت یا پرایس اکشن معامله میکنیم، میتوانیم هدف معامله را در نزدیکی مقاومت کلیدی بعدی (هدف معامله – 2) قرار دهیم. از آنجایی که ممکن است قیمت به محدوده مقاومتی نفوذ نکند، بهتر است هدف معامله کمی پایینتر از مقاومت قرارداده شود تا احتمال به هدف رسیدن معامله بالاتر برود.
شرط پنجم: ریسک به ریوارد
نسبت ضرر به سود هر معامله به نام ریسک به ریوارد شناخته میشود که یکی از مهمترین ارکان مدیریت ریسک/سرمایه و چک لیست معاملاتی است. اگر شما بهترین تحلیلگر دنیا باشید ولی از ریسک به ریوارد در جهت سوددهی کلی معاملات خود استفاده نکنید، یحتمل موفق نخواهید شد. هر معاملهگری با مطالعه روشهای بقیهی معاملهگران و کسب تجربه در بازار یک میزان حداقلی را برای ریسک به ریوارد معاملات خود تعیین میکنند. برای مثال بسیاری از معاملهگران به معاملاتی که ریسک به ریوارد کمتر از ۱.۵ دارد ورود نمیکنند، حتی اگر تمام شروط قبلی را داشته باشد.
ریسک به ریوارد ۱.۵ به این معناست که شما یک موقعیت معاملاتی دارید که اگر به حد ضرر برخورد کند، ۱۰۰ دلار ضرر میکنید اما اگر به اهداف خود برسد، ۱۵۰ دلار سود میکنید. البته اگر از تریلینگ استاپ استفاده میکنید، قادر به محاسبه هدف و در نتیجه ریسک به ریوارد معامله نیستید، اما با این حساب، شما باید در نظر بگیرید احتمال به سود رسیدن معامله بیشتر از احتمال ضرر دهی آن است یا خیر؟ اگر ریوارد یک معامله هم اندازه یا کمتر از ضرر معامله بود، از این معامله دوری کنید. با اینکه تمامی شروط قبلی چک لیست تایید شده اما با عدم تایید ریسک به ریوارد این معامله دیگر برای شما یک موقعیت معاملاتی مناسب نیست. دوری از موقعیتهای معاملاتی نامناسب به اندازه ورود به معاملات مناسب، در موفقیت یک معاملهگر تاثیرگذار است.
سایر شرایط چک لیست
انتشار اخبار اقتصادی بسیاری از معاملهگران یکی از شروط چک لیست خود را به زمان انتشار اخبار اقتصادی اختصاص میدهند. از آنجایی که بعضی از اخبار اقتصادی میتوانند باعث نوسانات بالا و غیرقابل پیشبینی در بازار شوند، معاملهگران ترجیح میدهند در زمان انتشار اخبار اقتصادی معاملهای انجام ندهند تا ریسک معاملات پایینتر بیاید. اگر تمامی موارد قبلی چک لیست تایید شده باشد اما اخبار اقتصادی جدیدی منتشر شود، بسیاری از معاملهگران از انجام معاملهی خود منصرف میشوند. تحلیل مولتی تایم فریم
اگر در پلن یا استراتژی معاملاتی خود قانونی برای تحلیل سایر تایم فریمها (بجز تایم فریم معامله) ندارید، وقت آن است که یک تغییر در آن ایجاد کنید. بسیار مهم است تا حداقل یک تایم فریم بالاتر یا پایینتراز تایم فریم معامله خود را چک کنید تا آشنایی بیشتری با شرایط و جو بازار پیدا کنید. ممکن است تریگر معامله شما در تایم فریم پایینتر باشد. همچنین امکان دارد تایم فریم بالاتر شرایط و روند متفاوتی داشته باشد و شما را از انجام معامله پشیمان کند. چک لیست معاملاتی در کنار تریدینگ پلن و استراتژی معامله، جزو مهمترین ابزارهای یک معاملهگر هستند. چک لیست از ورود به معاملات اشتباه جلوگیری کرده و با تعیین حد ضرر و حد سود، در مدیریت معاملات شما را یاری میکند. نیاز است تا در تمامی چک لیستها 5 مورد اصلی حتما ذکر شود و بقیه موارد میتواند بسته به سبک معاملهگر به آن اضافه یا حذف شود.
چرا باید از چک لیست معاملاتی استفاده کنید
اجرای چک لیست معاملاتی بخش مهمی از فرآیند معاملاتی است زیرا به معامله گران کمک می کند تا نظم و انضباط را حفظ کنند، به برنامه معاملاتی پایبند باشند و اعتماد ایجاد کنند. حفظ چک لیست معاملاتی لیستی از سوالاتی را که معامله گران باید قبل از انجام معاملات به آنها پاسخ دهند به معامله گران ارائه می دهد. درست کردن چک لیست معاملاتی بخش اصلی دوره آموزش فارکس ما را تشکیل می دهد. وقتی در شرکت می کنید در ابتدا بر اساس انتظارات و شخصیت شما برنامه معاملاتی تدارک دیده می شود و سپس سعی می کنیم به ذهن شما در این مسیر جهت دهیم.
مهم است که یک طرح معاملاتی را با چک لیست معاملاتی اشتباه نگیرید. طرح معاملاتی با تصویر کلی سر و کار دارد، به عنوان مثال، بازاری که شما معامله می کنید و رویکرد تحلیلی که انتخاب می کنید. چک لیست معاملات بر روی هر معامله جداگانه و شرایطی که قبل از انجام معامله باید رعایت شود، تمرکز دارد. شما برای ارزیابی معامله هایتان می توانید از هم استافده کنید. سوالاتی که در چک لیست معاملاتی باید پاسخ دهید قبل از ورود به یک معامله، سوالات زیر را در چک لیست معاملاتی خود پاسخ گو باشید:
- آیا بازار روند دارد یا رنج می زند؟
- آیا سطح حمایت یا مقاومت قابل توجهی در این نزدیکی وجود دارد؟
- آیا معامله با استراتژی شما تایید می شود؟
- نسبت ریسک به ریوارد چیست؟
- تا چه میزان از سرمایه را در معرض خطر قرار بدهیم؟
- آیا داده های اقتصادی قابل توجهی وجود دارد که می تواند بر معامله تأثیر بگذارد؟
- آیا من برنامه معاملاتی را دنبال می کنم؟