ایواره/اصفهان جشنواره بینالمللی فیلم فجر در پایتخت به ایستگاه پایانی رسید و سیمرغها صاحبان خود را شناختند، این درحالیاست که در سایر استانها ازجمله اصفهان دو شب دیگر تا پایان اکران فیلمها باقی است.
اگرچه تحریم چهلویکمین جشنواره بینالملی فیلم فجر توسط برخی از هنرمندان منجر به تحریم آن توسط مردم نشد، اما کیفیت فیلمها، بازیگران و عدم تنوع ژانرهای موجود در جشنواره توانست استقبال را کاهش دهد. سیزدهمین دوره این جشنواره در اصفهان نیز در پردیس سینمایی ساحل، سینما فلسطین و همچنین برای اصحاب رسانه و مطبوعات در سینما سپاهان به روزهای پایانی خود نزدیکشده و استقبال از فیلمها در این استان باتوجه به نوع و کیفیت فیلمها متغیر بوده است، بهطوریکه فیلمی مانند «کت چرمی» با وجود فیلم اولی بودنِ کارگردان و شاید بهواسطه حضور جواد عزتی و نام محمدحسین مهدویان بهعنوان مشاور کارگردان، با سالن پر از جمعیت اکران شد؛ ضمن اینکه فیلمهای «سرهنگ ثریا» و «شماره ۱۰» نیز با استقبال مخاطبان همراه بودند.
امسال اکران فیلمها در اصفهان برای اصحاب رسانه و مطبوعات نیز با نظم بیشتری همراه بود؛ از ثبتنام در سایت تا اختصاص یک سینما و عدم وجود مشکل کمبود جا که سال گذشته به چشم میخورد. هرچندکه درعینحال کیفیت پایین صدا و تصویر در سینما سپاهان و جدایی از محل اکران مردمی باعث انتقاد اهالی رسانه بود.
در یکی از شبهای اکران فیلمهای جشنواره در اصفهان، چگونگی و خوب و بد برگزاری سیزدهمین جشنواره فیلم فجر اصفهان را از مخاطبان جویا شدیم.
جشنواره باید مردمی باشد
یکی از مخاطبان جوان سینما در حاشیه اکران فیلم سینمایی «کت چرمی» به خبرنگار ایواره میگوید: فیلم نسبتاً خوبی بود و باوجوداینکه به یکی از مشکلات موجود و نقد آن میپرداخت، اما از سیاه نمایی خبری نبود.
او ادامه داد: امسال اکران فیلمهای سینمایی در سینماهای مرکز شهر باعث شد که علاقهمندان بیشتری بتوانند از جشنواره استفاده کنند، اما صدای فیلمها کم و بیکیفیت است و بهویژه در چند دقیقه ابتدایی که هنوز رفت وآمد در سینما زیاد است، بعضاً بهسختی میتوان صدای دیالوگها را شنید.
کمی آنطرفتر جمع ۴ نفرهای از پسران جوان در حال گفتوگو درباره فیلمها هستند. یکی از آنها با بیان اینکه امسال جشنواره نظم بیشتری داشت، گفت: تهیه بلیت فیلمها امسال آسانتر از سال گذشته بود و ناهماهنگیهای قبل را نداشت، ثابت بودن قیمت بلیت هم نکته مثبت دیگر این دوره بود چون با این شرایط اقتصادی، کمتر کسی توان پرداخت مبلغی بیش از این را داشت.
دیگری میگوید: معلوم نیست چه مشکلی وجود دارد که همه فیلمهای بخش مسابقه در شهرستانها اکران نمیشود. ۱۷ فیلم از ۲۴ فیلم جشنواره در اصفهان اکران شده است و این اتفاق خوبی است، اما کاش همه فیلمها اکران میشد. سطح کیفی جشنواره بد نیست، اما به لحاظ تنوع ژانر و دربرگیری همه سلایق هنوز راه زیادی در پیش دارد، این جشنواره باید جشنواره همه مردم باشد نهفقط یک نوع سلیقه و نظر خاص!
در ادامه، نگاهی اجمالی به چند فیلم اکرانشده در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر در اصفهان خواهیم داشت که پیش از اکران بهدلیل نوع موضوع و حضور بازیگران شناخته شده، مورد توجه مخاطبان بودند.
هفت بهارنارنج، روایت آرام و بیصدا از عشق
داستان عشقی شورانگیز در سالمندی را روایت میکند، پیرمردی که حاضر نیست دستگاهها را از همسرش که مدتهاست در کما و زندگی نباتی به سر میبرد، جدا کند و بیش از این به هجران دچار شود.به تصویر کشیدن این عشق در زمانی که نتیجه اغلب عشقها در سینما به طلاق یا خیانت منجر میشود بهخودیخود زیبا و ارزشمند است. وقتیکه این سوژه شاعرانه در لابهلای باغهای بهارنارنج در شمال کشور به تصویر کشیده میشود جذابیت بصری فیلم بیشتر هم میشود.
بزرگترین امتیاز این فیلم، بازی فوقالعاده علی نصیریان است که نقش پیرمرد عاشق را با تمام جزییات بهخوبی ایفا میکند. با اینوجود، ضعف فیلمنامه در فیلم مشهود است. تعلیق، گره و گرهگشایی خاصی در داستان وجود ندارد و همین موضوع گاهی باعث خستهکننده بودن فیلم و طولانی به نظر رسیدن آن شده بود.
هفت بهارنارنج داستانی آرام در ستایش عشق و وفاداری است، از اتفاقی خاص و داستانی ویژه در فیلم خبری نیست، اما نمیتوان منکر حس خوب منتقلشده از فیلم شد…
آه سرد؛ فیلم کوتاه خوب و فیلم بلند ضعیف
فیلمی جادهای در سبک فیلمهای هنر و تجربه که بدون استفاده از بازیگران چهره و لوکیشنهای متعدد و جذاب مفهومی مهم و اساسی را طرح کرده است. بها و بهرام، پدر و پسری هستند که بعد از طی سالهای طولانی دوری، در جادهای همراه و همسفر شدهاند بیآنکه حرفی بزنند و از آنچه بر آنها رفته بگویند، بهرام پر از حرف است و بها در فکر انتقام…
آه سرد در ستایش گفتوگو و در مذمت قضاوت است، روایت روابطی که پر از حرف و درعینحال پر از سکوت هستند، روابطی که افراد در آنها بیآنکه لب از لب باز کنند در ذهن خود میبرند و میدوزند، قضاوت میکنند، حکم میدهند و حتی گاهی حکم را اجرا میکنند، درست همان لحظه که نفر دوم پر از حرف و پاسخ کنار آنها نشسته است، روابطی که فضای آنها به سردی و یخزدگی فضای فیلم است.
این موضوع مهم که امروز بیش از هر زمان دیگری موردنیاز جامعه ما است، با پرداخت ضعیف و صحنههای بهشدت طولانی همراه شده است، بهقدری که مخاطب عادی از نیمه فیلم از همراهی با فیلم خسته و حتی منصرف میشود. کما اینکه تعداد زیادی از افراد حاضر در سینما در نیمه دوم فیلم، عطای تماشای ادامه آن را به لقایش بخشیدند و از سینما خارج شدند.
آه سرد میتوانست فیلم کوتاه بسیار خوبی با ایدهای ناب باشد که با خواست کارگردان و تهیه کننده به فیلمی بلند و کسل کننده برای مخاطب عام و شاید متوسط برای علاقهمندان به سینمای هنری تبدیلشده بود.
عطر آلود، فیلمی برای درگیر شدن
موضوع مرگ، شاید از معدود موضوعاتی است که همواره جای بحث و طرح دارد، موضوعی که حالا در ادامه فیلمهای خاص و انسانی هادی مقدمدوست موضوع آخرین فیلم او قرارگرفته، فیلمی که با بیمهری جشنواره فجر نیز مواجه شد. علی، عطرسازی است که هنوز نتوانسته به جایگاه شغلی موردنظر خود برسد، اما درست زمانی خانوادهای خوشبخت دارد و همهچیز برای ساخت عطر شخصی مهیا است، متوجه میشود که مرگ در یکقدمی او قرارگرفته و ۵ ماه بیشتر فرصت ندارد…
شاید اگر کسی گفتوگویی با بیماری در شرف مرگ داشته باشد احساس نزدیکی بیشتری با قصه داشته باشد. تجربه همزمان احساسات متفاوت و متناقض در زمان واحد، ترس، حسرت، عذاب، تمایل به حضور در کنار خانواده و درعینحال تمایل به دوری از آنها همه این احساسات در عطر آلود و با بازی خوب مصطفی زمانی بهدرستی به مخاطب منتقل میشود، بهطوریکه در پایان فیلم حس استیصال علی در جان مخاطب همراه با فیلم مینشیند.
با اینوجود فیلم سینمایی عطر آلود، از طولانی بودن صحنهها و زیادی زمان اضافه در فیلم ضربه خورده است. اگرچه این آهستگی مشخصه کارهای مقدمدوست است، اما با مذاق مخاطب امروز سازگار نیست و او را خسته میکند. بااینهمه عطر آلود را میتوان فیلمی شریف و خوب دانست که «چیزی» برای گفتن دارد و مخاطب را به حال خود رها نمیکند.
انتهای پیام